تفاوت بین پیامدهای مجازات کننده با آموزش دهنده در تربیت فرزندان
کلمه “نتیجه” در فرزندپروری برای افراد مختلف معانی متفاوتی پیدا کرده است. اما برای اینکه واقعاً درسی به بچه ها بدهیم، یک نتیجه باید ویژگی های خاصی داشته باشد.
“کودکان باید عواقب اعمال خود را تجربه کنند.”
برای هر پدر و مادری که هدفش تربیت فرزندی خودکفا است، این کلمات صادق است.
فرزندان ما باید بیاموزند که اعمالشان مهم است، روش مناسبی برای رفتار وجود دارد، و اینکه چگونه با دیگران صحبت می کنیم، مهم است.
اما اینجاست که همه چیز پیچیده می شود…
واژه «پیامدها» برای افراد مختلف تعاریف مختلفی دارد.
برخی آن را به این معنا تفسیر میکنند که به بچهها اجازه میدهیم اثرات طبیعی منفی انتخابی را که انجام دادهاند، در زمانی که آن انتخاب اشتباه شده است، تجربه کنند.
با این حال، دیگران احساس میکنند که والدین باید پیامدهایی را در نتیجه رفتار بد فرزندشان تحمیل کنند.
نکته اینجاست: در حالی که یکی از این سناریوها می تواند راهی عالی برای یادگیری بچه های بزرگتر باشد، دیگری واقعاً چیزی بیش از یک تنبیه نیست و تمام اثرات منفی تنبیه بر کودکان را به همراه دارد.
عواقب در مقابل مجازات
بنابراین چگونه والدین می توانند تفاوت بین پیامدی که به فرزندشان می آموزد و پیامدی که در واقع فقط تنبیه است را تشخیص دهند؟
این یک نمای کلی در سطح بالا از تفاوت بین پیامدهایی است که آموزش می دهد و پیامدهایی که مجازات می کنند:
پیامدهایی که آموزش می دهند:
- منطقی و مرتبط با شرایط هستند
- محترم و منطقی هستند
- به کودکان بیاموزید که چگونه بهتر عمل کنند
- درس های زندگی و رشد شخصیت را تشویق کنید
- سازگار هستند
- از قبل آشکار می شوند، نه در گرمای لحظه
- برای از بین بردن رفتار بد در درازمدت کار کنید
عواقب مجازات:
- تحقیرآمیز، تحقیرکننده یا ایجاد درد هستند
- ربطی به شرایط ندارند
- به کودکان یاد ندهید که چگونه بهتر عمل کنند
- کاری کنید که بچه ها احساس انتقام داشته باشند یا نسبت به خودشان بد فکر کنند
- ناسازگار هستند
- در تب و تاب آشکار می شوند و دیکتاتوری هستند
- هیچ کاری برای از بین بردن رفتار بد انجام ندهید و احتمالاً آن را بدتر کنید
وقتی فرزندانمان بد رفتار میکنند یا انتخابهای بدی میکنند، ما بهعنوان والدین موظف هستیم که روش صحیح رفتار را به آنها آموزش دهیم.
و اگر به طور موثر به فرزندان خود نحوه رفتار صحیح را آموزش دهیم، به مرور زمان، فرزندانمان از هر رفتاری که ما را آزار می دهد، دست می کشند.
بچه ها می خواهند بهتر عمل کنند. حتی اگر ظاهراً همیشه اینطور به نظر نمی رسد. هیچ کودکی نمیخواهد به او به عنوان یک فرد بد نگاه شود یا احساس کند که بزرگسالان را عصبانی میکند.
اما بدون راهنمایی بزرگسالان، فرزندان ما احتمالاً به ناله کردن، نق زدن، ضربه زدن، پرتاب کردن، جیغ زدن یا تکرار هر رفتار منفی که در حال حاضر انجام می دهند، ادامه می دهند.
بنابراین به نفع ما (و حتی بیشتر از آن بچه هایمان!) است که مطمئن شویم واکنش ما به رفتار آنها آنها را به سمت درک بهتری از نحوه انجام بهتر سوق می دهد.
پیامدهایی که آموزش می دهند:
علیرغم توصیههای رایج والدین، پیامدها راه منحصر به فردی برای هدایت فرزندانمان به سمت رفتار بهتر نیستند.
در واقع، بسیاری از روشهای مؤثر دیگر به ریشه مشکلی که فرزندمان با آن روبهرو است میرسند و به او کمک میکنند انتخابهای بهتری داشته باشند و رفتارشان را بهبود بخشند.
روشهای دیگر – مانند حل مسئله با بچههایمان یا ایجاد ساختار بیشتر با روالها – چند نمونه از جایگزینهای پیامدها هستند.
اما در شرایط خاص، عواقب به بچهها درسهای ارزشمندی میدهد (زمانی که از دستورالعملهای ذکر شده در بالا پیروی کنند). در اینجا چند نمونه هستند:
- به دلیل قانون خانواده مورد توافق شما، فرزند شما نمی تواند با دوست محله خود بازی کند زیرا او نتوانسته لباس های تمیز خود را کنار بگذارد.
- کودک شما یک لیوان آب پرتقال را می زند و در نتیجه باید آن را تمیز کند (اگر جوان و بی تجربه است با کمک شما).
- از آنجایی که فرزند شما تمام کمک هزینه خود را برای خردهریزی خرج کرده است که پنج ساعت پس از خریدش شکسته است، او اکنون پول کافی برای خرید حیوان عروسکی زیبا که در فروشگاه اسباببازی دیده است را ندارد.
- شما به نوجوانتان هشدار می دهید که قرار است بعد از ظهر باران ببارد، اما آنها نظر شما را نادیده می گیرند و بدون بارانی به مدرسه می روند و خیس می شوند.
- نوجوان شما نمی تواند اتاق خود را تمیز کند، بنابراین او نمی تواند لباس فوتبال خود را برای بازی امروز پیدا کند – و اکنون باید بفهمد که چه کاری انجام دهد.
توجه داشته باشید که در همه این موارد، والدین پیامد را تحمیل نکرده یا به ذهنشان خطور نکرده است. عواقب آن یا از قبل توافق شده بود یا به طور طبیعی در نتیجه عمل یا عدم اقدام کودک رخ داده است.
نمونه هایی از عواقب مجازات:
روانشناسان دریافتهاند که تنبیه نه تنها بیاثر است، بلکه میتواند کودکان را به رفتار بدتری سوق دهد. این یک ارزیابی مدرن «دانهی برف» نیست، این ایده که مجازات بیاثر است حداقل هفتاد و هفت سال است که وجود داشته است.
ما متوجه شدهایم که تنبیه به جای اینکه به کودک بیاموزد چگونه بهتر عمل کند، فقط باعث رنجش، احساس بدی نسبت به خودش و در نتیجه انتقام گرفتن یا رفتار پرخاشگرانهتر میشود.
هنگامی که با رفتار بد فرزندان خود مواجه می شوند، والدین به طور طبیعی (و به درستی) احساس می کنند که باید کاری برای رفع این رفتار انجام دهند.
و در گرمای لحظه، والدین اغلب به سرعت به عملی فکر می کنند که می توانند به فرزندشان تحمیل کنند تا نشان دهند کاری که انجام داده اند اشتباه بوده است.
این عمل اغلب به عنوان پیامد تلقی می شود یا از آن یاد می شود، اما متأسفانه به دلیل ساختار آن، توسط کودک به عنوان تنبیه تلقی می شود و تمام اثرات منفی تنبیه را به همراه دارد.
در اینجا چند نمونه از اشتباهات بسیاری از والدین به عنوان نتیجه ای که در واقع بچه ها را تنبیه می کند آورده شده است:
- نوجوان شما دیر وقت از یک شب بیرون می آید و به مدت دو هفته از تمام فعالیت های اجتماعی محروم است.
- پسر شما به سمت برادر کوچکترش اسباب بازی پرتاب می کند و در نتیجه او را به اتاقش می فرستند.
- فرزند شما به خواهر یا برادرش فحش می دهد و به او گفته می شود که آن شب دسر نمی خورد.
- نوجوان شما بعد از مدرسه نمی تواند به شما بگوید کجا هستند و تلفن او را به مدت یک هفته می برند.
در هر یک از این شرایط، پیامدهای تحمیل شده بر رفتار کودک به هیچ وجه با آنچه اتفاق افتاده ارتباطی ندارد.
اما مهمتر از آن، هیچ یک از این پیامدها به این موضوع نمی پردازد که چه چیزی در این رفتار اشتباه است یا چرا کودک کاری را انجام داده است.
در اینجا نحوه ساختار این موقعیت ها آمده است تا به جای تنبیه آموزش دهند:
> در مورد دیر آمدن نوجوان به خانه، برای والدین مهم است که سعی کنند به قلب آنچه باعث دیر رسیدن نوجوان شده است بپردازند و راه حل هایی برای جلوگیری از این اتفاق در آینده اتخاذ کنند.
> در حالی که پرتاب اسباببازی به سمت خواهر یا برادر کوچکتر رفتاری خطرناک و مطمئناً غیرقابل قبول است، رویکرد سازندهتر از تبعید کودک به اتاقش این است که بفهمید چه چیزی باعث شده پسرتان رفتار کند و به او کمک کنید راههای بهتری برای ابراز ناامیدی پیدا کند.
> بچهها به دلایل مختلفی فحش میدهند – شاید آنها فحش همکلاسی خود را شنیدهاند، میخواهند توجه کنند، یا فحش دادن باعث میشود احساس قدرت بیشتری کنند. به هر دلیلی، بچه ها به آموزش و راهنمایی در مورد روش مناسب صحبت کردن نیاز دارند. حذف دسر این کار را انجام نمی دهد.
> اگرچه نوجوانان مانند بزرگسالان جوان به نظر می رسند و به طور فزاینده ای عمل می کنند، اما هنوز مهارت های زیادی ندارند. در حالی که ممکن است نوجوان شما به اندازه کافی بالغ به نظر برسد تا بتواند این کار ساده را انجام دهد و به شما اطلاع دهد که بعد از مدرسه کجاست، ممکن است در واقع به کمک نیاز داشته باشد تا به خاطر بسپارد. کار کردن با نوجوان خود برای طرح ریزی برنامه ای برای کمک به یادآوری او، مهارت های زندگی را بیشتر از اینکه تلفن او را به مدت یک هفته از او گرفته شود، توسعه می دهد. با این حال، اگر نوجوانتان به شما چیزی نگوید، زیرا خوب نیست، در این صورت باید به مسائل جدی تری رسیدگی کنید.
به یاد داشته باشید … همه رفتارها ارتباط است
مهم است که به خاطر داشته باشید که آنچه بزرگسالان به عنوان رفتار بد تشخیص می دهند، در واقع فقط روش ارتباطی کودک است.
به عنوان انسانهای نابالغی که هنوز در حال یادگیری و رشد هستند، بچهها راههای درست و مناسب رفتار را نمیفهمند یا به یاد نمیآورند. آنها همچنین همیشه بهترین راه را برای رسیدگی به مشکلات یا مسائلی که با آن روبرو هستند نمی دانند و به کمک ما نیاز دارند.
- کودکی که ناله می کند ممکن است احساس کند کسی به حرف او گوش نمی دهد.
- کودکی که برادرش را می زند ممکن است در رابطه احساس ناتوانی کند.
- کودکی که پس از اینکه به او گفته شد که نکند همچنان به پریدن روی مبل ادامه می دهد، ممکن است به ورزش بیشتری نیاز داشته باشد.
- نوجوانی که به طور مداوم تکالیف را فراموش می کند به کمک مهارت های عملکرد اجرایی نیاز دارد.
هر یک از این مسائل باید مورد توجه قرار گیرد، اما وقتی از دریچه کودک به آن نگاه کنیم، واضح است که کودکان به سادگی در خلاء رفتار بدی از خود نشان نمی دهند. آنها بد رفتار می کنند زیرا نیازهای برآورده نشده دارند یا به سادگی بهترین راه ارتباط را درک نمی کنند.
هرچه بیشتر به ریشه آنچه که باعث می شود فرزندمان آنگونه که هست رفتار کنیم، بیشتر می توانیم به او کمک کنیم تا یاد بگیرد و رشد کند و رفتار بد را از بین ببرد.