چرا هر کودکی باید با والدین خود صحبت کند؟
پاسخگویی به کودکان این فرصت را می دهد تا مهارت مهمی را بیاموزند که چگونه قاطعیت داشته باشند. با این توصیه به آنها نشان دهید که چگونه نظرات خود را محترمانه بیان کنند.
چرا هر بچه ای باید با والدینش صحبت کند؟
گفتگو با کودک یکی مناسبترین راه ها برای شنیدن نگرش های کودک است دربین کلمات توهین آمیز کودک یک مهارت مهم زندگی که کارشناسان از آن به عنوان ادعای مثبت از خود یادمی کنند؛ نهفته است. به غبارت دیگر کودکان ثابت می ککند که میتوانند افکار و عقاید خود را به اشتراک بگذارند.
و آیا این چیزی نیست که اکثر والدین برای فرزندان خود می خواهند؟ برای اینکه بدانید چگونه با همسالان، غریبهها، بزرگسالان یا حتی کارفرمایان صحبت کنید، نه اینکه از رویارویی دوری کنید و هر چیزی را که به دست میآورید کنار بگذارید؟
بچه ها ممکن است فرصتی برای ابراز وجود مثبت در مدرسه یا حتی در میان دوستان داشته باشند یا نداشته باشند. اما در امنیت خانه خودشان – جایی که بدون قید و شرط مورد محبت قرار می گیرند بچه ها واقعاً می توانند این مهارت ها را تقویت کنند: صحبت کردن، بیان نظرات خود، اجازه شنیدن صدایشان.
همه این مهارت ها نیاز به تمرین و مقدار زیادی از آن دارند.
والدین می توانند محیطی از اعتماد ایجاد کنند که در آن بچه ها بتوانند نظرات خود را با روش های زیر بیان کنند:
- برای گوش دادن و تصدیق احساسات، افکار و ایده های دشوار بچه ها وقت بگذارید
- مشارکت دادن بچه ها در بحث ها و مناظره ها در مورد امور جهانی و محلی
- احترام گذاشتن به بچه ها با مقاومت در برابر اصرار به آنها گفتن “فقط ساکت باش” یا خندیدن به سوالات آنها احمقانه است.
- اعتراف به زمانی که بچه ها به نکته خوبی اشاره کرده اند، حتی اگر برخلاف نظر ما باشد
- از بچهها بخواهید در تصمیمگیریهای خانوادگی شرکت کنند – کجا به تعطیلات بروید، در کدام رستوران غذا بخورید، کدام بازی را در شب بازی خانوادگی انجام دهید.
در حالی که پسران و دختران هر دو از این محیط اعتماد سود می برند، دختران نوجوان به ویژه به آن نیاز دارند.
با ورود دختران به دوران نوجوانی، فشار زیادی از سوی جامعه و رسانه ها برای پایبندی به نقش زنانه آرام و مطیع دریافت می شود. اینکه دختران بدانند که نظرشان در خانه مهم است، یک قدم برای کمک به آنها برای حفظ صدایشان است.
اما بی احترامی چطور؟
فقط به این دلیل که ما به فرزندان خود نشان می دهیم که مایل به گوش دادن به نظرات آنها هستیم، به این معنی نیست که باید با آنها همراهی کنیم و رفتار غیر محترمانه ای را تحمل کنیم.
در حالی که والدین باید به فرزندان خود اجازه دهند با آنها صحبت کنند در واقع، به بچه ها اجازه دهند احساسات واقعی خود را بیان کنند احتمالاً مهمتر از آن این است که والدین فرزندان خود را در راه درست برای قاطعیت راهنمایی کنند.
اما قبل از بررسی نحوه آموزش رفتار صحیح به بچه ها، بدانید که بیشتر صدای بی احترامی بچه ها معمولاً از جایی ناشی می شود که احساس آسیب، ترس، ناامیدی، عدم ارتباط با دیگران یا صرفاً گرسنگی یا خستگی است.
یک قدم به عقب بردارید و تشخیص دهید که رفتار بیاحترامی بچهها معمولاً برای حمله به شخص شما نیست، میتواند این اصرار را که ما برای قرار دادن بچهها در جای خود احساس میکنیم، آرام کند.
مربی فرزند خود باشید به جای اینکه فقط یک دشمن باشید
الگوبرداری از بهترین راه برای به اشتراک گذاشتن احساسات قوی مطمئناً یکی از راههای آموزش مناسبترین راه به بچهها برای رسیدن به یک نقطه است. تحقیقات نشان میدهد که مدلسازی میتواند رفتار را بسیار بیشتر از گفتن به فرزندانتان تحت تأثیر قرار دهد.
اما والدین تنها الگوهای زندگی کودک نیستند و اغلب انگیزه برای سرزنش ساده با اظهارات آزاردهنده احساسی قوی است.
این زمانی است که والدین می توانند به عنوان مربی عمل کنند. با آگاه کردن بچهها از اینکه کلماتشان چه احساسی را در ما ایجاد میکنند، میتوانیم به آنها کمک کنیم تا تأثیر کلماتشان بر ما و دیگران را ببینند:
- میدانم که فکر میکنید این ناعادلانه است که فقط یک ساعت تلویزیون تماشا کنید، اما لطفاً سعی کنید دوباره آن را با صدایی آرام به من بگویید.»
- میدانم که حوصله تمیز کردن اتاقتان را ندارید، اما قدردانی نمیکنم که سر من فریاد بزنید. من تمایلی به گوش دادن به افرادی که سر من فریاد می زنند، ندارم.»
- آزاردهنده است که می گویید دیگر مرا دوست ندارید زیرا نمی گذارم به خانه دوستتان بروید.
وادار کردن بچه ها به صحبت کردن و بیان عقاید و باورهای خود اولین قدم است، اما هیچ کس در زندگی بدون اینکه پیام خود را با احترام بیان کند، به جایی نمی رسد.
واضح بودن: اجازه دادن به بچهها برای گفتن نظرشان و اجازه شنیده شدن صدایشان به این معنی نیست که آنها به طور خودکار به مسیر خود میرسند. فقط به این دلیل که کودک به شدت احساس می کند که باید مانند دوستانش تا ساعت ۲ بامداد بیرون بماند، به این معنی نیست که والدین باید به طور خودکار به اعتقادات خود تسلیم شوند.