مقایسه ۳ جنبه از ذهن
۱. ذهن هیجانی
مثالهای زیادی وجود دارد که ذهن عاطفی می تواند “تحریک” شود:
- در حین مشاجره با همسر
- هنگام مبارزه با نیاز به استفاده از مواد مخدر / الکل
- انجام کارهای مختلف (ورزش ، پاسخ دادن به ایمیل ، تعویض روغن در اتومبیل ، تمیز کردن خانه)
- افراد، مکانها یا رویدادهای خاص
بنابراین رویداد ها می تواند واکنش های مختلفی را برانگیزد: ترس، عصبانیت،غم، اضطراب و غیره.
۲. ذهن عقلانی
ذهن منطقی تصمیمات خود را بر اساس حقایق، شواهد و آنچه در گذشته رخ داده است، پایه گذاری می کند.
برخی از موقعیت هایی که ممکن است ذهن منطقی را تسهیل کند عبارتند از:
- تصمیم گیری در مورد خوردن برای شام
- رانندگی به محل کار
- برنامه ریزی یک رویداد یا اجتماع اجتماعی
- یادگیری یک زبان جدید
این فعالیت ها به احتمال زیاد باعث ایجاد یک تفکر ساده و منطقی می شوند.
لازم به ذکر است که شرایطی که ذهنیت عاطفی و ذهنیت عقلانی را به وجود می آورد می تواند بین افراد بسیار متفاوت باشد.
به عنوان مثال، تصمیم گیری در مورد خوردن شام می تواند توسط ذهن عاطفی در شخصی که سعی در کاهش غذاهای ناسالم دارد، منتفی شود.
تفاوت های فردی در اینجا بسیار مهم است.
۳. ذهن خردمند
حالت ایده آل همان چیزی است که “ذهن خردمند” نامیده می شود. در این حالت فرد هنگام تصمیم گیری و اقدام، ذهن منطقی و عاطفی خود را در نظر می گیرد.
خردمند به جای اینکه به ذهن منطقی اجازه دهد انگشت اقتدارگرایانه خود را مقابل ذهن عاطفی قرار دهد، به دنبال ایجاد همبستگی بین این دو و ترغیب احساس هارمونی و پذیرش است.
ذهن خردمند قادر است ضمن در نظر گرفتن واقعیت ها، احساسات را با افتخار بپذیرد و برای عمل به روشی معقول و منطقی تلاش کند.
به عنوان مثال:
ذهن منطقی: شما باید از رختخواب خارج شوید و به ورزشگاه بروید. شما امروز کارهای زیادی برای انجام دادن دارید.
ذهن عاطفی: من نمی خواهم این کار را بکنم! به من استرس می دهد!
ذهن خردمند: من می توانم در این مورد استرس داشته باشم و به هر حال به سالن ورزشگاه بروم. وقتی این تمرین را انجام دهم ، احساس بهتری خواهم کرد.
توجه کنید که چگونه،در این مثال، ذهن منطقی در حال گفتگو با ذهن عاطفی است که چه باید بکند، در حالی که ذهن خردمند نگرانی های ذهنیت احساسی را تأیید می کند، در حالی که آن را به روشی معقول و آرام بخش هدایت می کند.