روانشناسیمقالات آموزشی

اختلال دلبستگی کودک چیست؟

رابطه بین کودک و مراقب برای رشد کودک و درک آنها از جهان حائز اهمیت است. نوزادان و خردسالان به بهزیستی خود متکی هستند و همچنین با مشاهده نحوه پاسخگوی مراقب خود نسبت به آنها و دیگران، مهارتهای اولیه اجتماعی را می آموزند.نحوه تعامل یک مراقب با کودک خردسال می تواند بر نوع سبک دلبستگی کودک تاثیر بگذارد.

نوزادان در سنین پایین، دلبستگی های عاطفی ایمن به مراقبین خود ایجاد می کنند. آنها وقتی که مراقب وجود ندارد اضطراب سالم نشان می دهند و هنگام حضور مجدد، احساس آرامش می کنند

نوشته های مشابه

با این حال، زمانی که مراقبان کودک نیاز های او را برطرف نکنند کودک به اختلال دلبستگی دچار می شود .آنها قادر به پیوند با مراقبان خود نیستند و در تلاشند تا هر نوع دلبستگی عاطفی را توسعه دهند.

اختلالات دلبستگی قابل درمان است، اما مداخله زودهنگام از اهمیت برخوردار است. بدون درمان، کودکان مبتلا به اختلالات دلبستگی ممکن است در طول زندگی خود مشکلات زیادی را تجربه کنند.

اهمیت دلبستگی:

تکرار تجربیات مثبت با یک مراقب به نوزادان کمک می کند تا دلبستگی ایمن داشته باشند. هنگامی که یک فرد بالغ به تغذیه، تغییر و یا به گریه های کودک پاسخ می دهد، کودک می آموزد که می تواند به بزرگترها اعتماد کند و حافظ او باشند و از نیازهای او مراقبت می شود.

کودکانی که دلبستگی ایمن دارند دارای ویژگی های زیر می باشند:
  • روابط بهتر با دیگران برقرار می کنند.
  • مشکلات را راحت تر حل می کنند.
  • چیزهای جدید را امتحان می کنند و به طور مستقل اکتشاف می کنند.
  • پاسخ های شدیدتری نسبت به استرس ندارند.

نوزادانی که پاسخهای منفی یا غیرقابل پیش بینی  به یک مراقب را تجربه می کنند ممکن است سبک دلبستگی ناامن ایجاد کنند. آنها ممکن است بزرگسالان را غیرقابل اعتماد بدانند و به راحتی به آنها اعتماد نکنند

کودکانی که دلبستگی های ناامن دارند دارای ویژگی های زیر می باشند:
  • از افراد دوری می کند.
  • پریشانی اغراق آمیز
  • عصبانیت، ترس و اضطراب را نشان می دهد.
  • از تعامل با دیگران خودداری می کند.

انواع اختلالات دلبستگی:

DSM-V دو اختلال دلبستگی مجزا را به رسمیت می شناسد:

اختلال دلبستگی بازداری اجتماعی و اختلال دلبستگی واکنشی.

یکی از نشانه های کلاسیک اختلال بازداری اجتماعی، دوستی بیش از حد با افراد غریبه است. ممکن است کودک به افراد غریبه احساس بسیار نزدیکی داشته باشد و در مواقعی که مراقب حضور ندارد، ناراحتی نسبت به حضور فرد غریبه نداشته باشد .

اختلال دلبستگی واکنشی نوعی اختلال در کودکی یا اوایل کودکی است که شامل عدم جستجو برای مراقب است. کودکی که دلبستگی واکنشی دارد در برابر توجه مراقب، از خود مقاومت نشان می دهد و از تماس چشمی خودداری می کند بیشتر کودکان مبتلا به اختلال دلبستگی واکنشی انواع رفتارهای مشکل ساز را نشان می دهند.

کودکانی که اختلالات دلبستگی دارند، ضریب هوشی کمتری دارند. آنها همچنین در معرض خطر مشکلات زبان هستند.

آنها نیز به احتمال زیاد دچار اختلالات روانی دیگر می شوند.

یک مطالعه در سال ۲۰۱۳ که کودکان مبتلا به اختلالات دلبستگی را معاینه کرده است، نشان داد:

  • ۵۲ درصد مبتلا به ADHD بودند.
  • ۲۹ درصد اختلال مخالف مخالف داشتند.
  • ۲۹ درصد از اختلالات رفتاری داشتند.
  • ۱۹ درصد مبتلا به PTSD بودند.
  • ۱۴ درصد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بودند.
  • ۱۴ درصد فوبیای خاصی داشتند.
  • ۱ درصد مبتلا به بیماری تیک بود.

به طور کلی، ۸۵ درصد از کودکان علاوه بر داشتن اختلال دلبستگی، یک وضعیت روانی ناسالم دیگر نیز داشتند.اختلالات دلبستگی همچنین ممکن است با صفات روانی مرتبط باشد.

یک مطالعه در سال ۲۰۱۸ نشان داد که کودکان مبتلا به اختلالات دلبستگی به احتمال زیاد صفات سستی و بیکاری را نشان می دهند.در حالی که شواهدی وجود دارد که این دو به هم مرتبط هستند، هیچ مدرکی مبنی بر اینکه اختلالات دلبستگی باعث می شود فرد به یک وضعیت روانی ناسالم دچار نباشد، وجود ندارد.

بین اختلالات دلبستگی و بی توجهی یا محرومیت قابل توجه، تغییرات مکرر در مراقبان اولیه، یا رشد در محیط های پرورشگاهی ارتباط وجود دارد.جمعیت هایی که بیشتر در معرض خطر قرار دارند عبارتند از:

  • کودکانی که دارای ارائه دهندگان مراقبت های مختلف متفاوتی هستند.
  • کودکانی که وقت خود را در یتیم خانه گذرانده اند.
  • کودکانی که چندین واقعه آسیب زای را تجربه کرده اند.
  • کودکانی که پس از تشکیل پیوند سالم از سرپرست اصلی دور شدند.

بزرگسالان با اختلال دلبستگی در تنظیم احساساتشان مشکل دارند.

درمان اختلال دلبستگی:

مهم ترین عامل در درمان این اختلال ایجاد محیط امن و سالم است. کودکی که مدام پرستارش تغییر می کند ویا برای مدت طولانی در پرورشگاه زندگی می کند بسیار محتمل است که به این اختلالات دچار شود چرا که اساس سلامتی و امنیت را ندارد.

اگر کودکی علیرغم زندگی در یک محیط امن و یک پرستار دائمی مبتلا به این بیماری شود ، علایم این اختلال به سرعت رفع نمی شود.این گروه از کودکان تمایل به دور کردن پرستار دارند و بدلیل داشتن مشکلات اخلاقی دیگران را از خود بیزار می کنند.آن ها معمولا به درمان جدی و مستمر نیاز دارند.

روان درمانی با کمک پرستار و ایجاد دلبستگی امن در معالجه این بیماری موثر است.شرایط هماهنگ و هم پوشاننده نیز باید در معالجات در نظر گرفته شود.

در صورت مشاهده علایم این اختلال در کودک خود حتما به پزشک متخصص اطفال مراجعه کنید. پزشک متخصص در قدم اول میزان اختلال را ارزیابی می کند و در نهایت درمان با دارو را شروع می کند. شما و کودک شما نیز ممکن است به روانپزشک ارجاع داده شوید. روانپزشک با کمک ابزارهای مختلف قادر به تشخیص وجود این اختلال و نوع آن و درمان آن است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


این سایت با کمک گوگل ایمن شده است

دکمه بازگشت به بالا