۷ راه برای حذف امواج منفی از زندگی
آیا احساس می کنید از نظر ذهنی از اطرافیانتان تخلیه شده اید یا از احساسی که نسبت به خودتان و موقعیتی که در زندگی دارید مریض و خسته شده اید؟
منفی گرایی می تواند به راحتی به زندگی شما نفوذ کند و از نظر ذهنی بسیار خسته کننده باشد.
اغلب اوقات، ما بدترین دشمنان خود هستیم، زیرا زمانی که اجازه میدهیم عادات و اعمال بدی دوباره تکرار شوند، خودمان منفیگرایی را به زندگی خود دعوت میکنیم.
چه اجازه دهید خون آشام های انرژی انرژی مثبت را از شما بمکند یا با افکار مخرب خود سر و کار داشته باشید، مهم است که از افکار، احساسات و رفتارهای روزمره خود آگاه شوید تا زندگی خود را به سمت بهتر شدن تغییر دهید.
به محض اینکه متوجه شدید که چه چیزی باعث ایجاد منفی در زندگی شما می شود و گام های صحیح برای حذف آنها بردارید، در مسیر زندگی شادتر، مثبت تر و شادتر خواهید بود.
۱. حد و مرزهای سالمی را تعیین کنید و نه گفتن را یاد بگیرید
آیا تا به حال احساس می کنید مجبور به انجام کاری هستید که نمی خواهید انجام دهید، اما به هر حال تسلیم می شوید زیرا کسی خواسته است و شما نمی توانید نه بگویید؟
ممکن است احساس کنید که باید به آنها کمک کنید زیرا این وظیفه شماست و سعی می کنید انسان خوبی باشید.
اینها می تواند سناریوهای روزانه ای باشد که شما با آنها روبرو می شوید مانند…
یکی از اعضای خانواده وامی میخواهد که میدانید هرگز به شما بازپرداخت نمیکنند، زیرا از کار افتادهاند.
یک همکار از شما میخواهد کاری را به شما محول کنید که میدانید بخشی از کار شما نیست، اما به نظر نمیرسد که نمیتوانید رد کنید.
آیا این صدا شبیه شماست؟
تعیین مرزهای سالم برای خود و دنبال کردن آنها برای سلامتی شما بسیار مهم است.
وقتی سعی می کنید خوب باشید و امیدوار باشید که دیگران شما را بیشتر دوست داشته باشند، با قبول انجام کارهایی که واقعاً نمی خواهید انجام دهید، گم شدن آسان است.
این می تواند واقعاً ناسالم باشد و همچنین باعث می شود دیگران شما بی ارزش بدانند.
ممکن است فکر کنید که با کمک کردن به کسی، فرد خوبی هستید، اما اگر مدام تسلیم می شوید تا احساس کنید که دیگران را ناامید نمی کنید یا نمی خواهید آنها از شما خوششان نیاید، در نهایت می توانید مرزهای شخصی خود را خم کنید. و حس کنترل خود را از دست بدهید.
اگر خود را فردی بله میدانید ، یاد بگیرید چگونه در موقعیتهای خاصی که با آنها احساس راحتی نمیکنید و احساس میکنید برای شما مناسب است، نه بگویید.
به جای اینکه کورکورانه به همه چیز بله بگویید زیرا احساس وظیفه می کنید، تعادل سالمی بین این دو پیدا کنید.
۲. دست از شکایت بردارید
هیچ کس دوست ندارد در کنار یک فردی منفی باشد که کاری جز شکایت انجام نمی دهد.
اگر متوجه شدید که عادت بدی دارید که از هر چیز کوچکی در زندگیتان شکایت کنید، به موقعیتهایی فکر کنید که در آنها بودهاید، جایی که فردی که با او بودید دائماً شکایت میکرد.
وقتی سعی میکنید از این منظر به آن نگاه کنید، میتوانید تصور کنید که اگر دیگران همیشه وقتی در اطراف شما هستند، احساس منفی داشته باشند، چه احساسی خواهند داشت.
به جای شکایت، سعی کنید طرف دیگر ماجرا را ببینید زیرا همیشه چیزی برای سپاسگزاری وجود دارد.
افرادی هستند که در شرایط بسیار بدتر از شما قرار دارند، حتی اگر در آن لحظه احساس کنید که تمام دنیا علیه شما هستند.
اگر روز بسیار بدی را سپری می کنید، اشکالی ندارد که خود را خالی کنید، اما آن را به یک عادت تبدیل نکنید که شاکی باشید و همه چیز را منفی ببینید.
اگر چیزی را در زندگی خود دوست ندارید، به جای گله و شکایت، عادت کنید که هر روز شکرگزاری کنید و شروع به انجام آن کنید.
کتاب های خودآموز
خواندن کتابهای خودیاری و رشد شخصی را توصیه میکنم تا به شما انگیزه بدهد، مثبتاندیشی را به زندگیتان بیاورد، احساس قدردانیتان را افزایش دهد، و در مواقعی که از دست دادهاید یا سرخورده هستید، روحیهتان را بالا ببرد.
اگر به دنبال ورود به کتابهای خودیاری مثبت هستید و مطمئن نیستید از کجا شروع کنید، حتماً کتابهای زیر را توصیه میکنم:
در یک مجله قدردانی بنویسید
اگر می خواهید عادت کنید که شکرگزاری کنید و چیزها را مثبت ببینید، یکی دیگر از موارد فوق العاده برای خواندن کتاب های خودیاری نوشتن روزانه در یک مجله سپاسگزاری است.
این ژورنال یک مکمل عالی به برنامه صبحگاهی شماست تا روز تعطیل را با یک نکته مثبت شروع کنید یا حتی به برنامه شبانه خود درست قبل از خواب بپردازید تا در مورد همه چیزهای خوبی که در طول روز اتفاق افتاده است فکر کنید.
۳. گفتگوهای منفی که با خودتان دارید را متوقف کنید
گفت و گوی منفی با خود این روزها بسیار رایج است. اگر گرفتار شده اید که به خود می گویید نمی توانید کاری را انجام دهید زیرا مهارت انجام آن را ندارید یا از قسمت خاصی از بدن خود متنفر هستید، این خودگویی منفی است.
آیا می توانید تصور کنید که این چیزهای وحشتناک را به یک دوست بگویید؟ این کاملاً دوستی شما را از بین می برد!
بدن شما به این چیزهایی که به خودتان می گویید گوش می دهد و شروع به باور آنها می کند.
این برای عزت نفس، اعتماد به نفس شما بسیار مضر است و حتی می تواند کل روز شما را خراب کند.به یاد داشته باشید که با خودتان مهربان باشید و هر روز به خود یادآوری کنید که قوی، با اعتماد به نفس و کاملاً کافی هستید. شما دقیقاً همانطور که هستید کاملاً کامل هستید!
هنگامی که عادت به تقویت گفتگو با خود را پیدا کردید، متوجه خواهید شد که فرد بسیار شادتر و مثبت تری هستید.
۴. زندگی خود را با دیگران مقایسه نکنید
یکی از کارهایی که ما به عنوان انسان انجام می دهیم مقایسه کردن است. طبیعی است، می دانم!
ممکن است به نظر برسد که شخصی زندگی عالی، ازدواج عالی، یا چیزی دارد که شما می خواهید، اما نمی توانید آن را بپردازید. اگر دوست دارید آن شخص بودید یا افکار حسادت آمیز دارید ، فقط به چیزها در ظاهر نگاه می کنید.
شما از سختیهای گذشته که ممکن است متحمل شدهاند، یا مسائلی که در حال حاضر با آنها روبرو هستند، نمیدانید، زیرا مردم دوست دارند درد و ناامنیهای خود را پنهان کنند.
مقایسه خود با شخص دیگری بسیار ناسالم است و فقط یک چرخه بی پایان بدبختی است که نمی خواهید در آن غرق شوید.
هیچ کس کامل نیست و همه ما چیزهایی داریم که در مورد خودمان و دیگران چیزهایی کاملاً عالی ندارند.
فراموش نکنید که شما نیز در مسیری کاملاً متفاوت با اهداف نهایی متفاوت هستید، بنابراین نیازی به حسادت یا ناراحتی نیست.
به جای مقایسه با دیگران، به درون خود نگاه کنید و فقط با خودتان رقابت کنید.
۵. فکر نکنید که رسانه های اجتماعی واقعیت هستند
در این روزگار، رسانه های اجتماعی دنیای ما را تسخیر کرده اند.
در واقع، احتمالاً نمیتوانید یک روز کامل را بدون حضور در تلفن و پیمایش در فیدهای رسانههای اجتماعی خود بگذرانید.
رسانههای اجتماعی تنها نسخهای از زندگی یک فرد هستند و فقط یک حلقه برجسته هستند. اگر فید شخصی را می بینید و به نظر می رسد درست مثل شما، آنها عیبهایی دارند، لحظات سختی را تجربه میکنند، و شاید حتی در حال مبارزه با چیزی نامرئی در درون خود هستند که با دنیا به اشتراک نمیگذارند.
اگر دائماً به خاطر چیزهایی که می بینید احساس افسردگی می کنید یا دائماً احساس افسردگی می کنید، ممکن است وقت آن رسیده باشد که افرادی را که شما را بالا نمی برند لغو دنبال کنید.
برنامه شما هر چه که باشد، از انجام سم زدایی در شبکه های اجتماعی هر چند وقت یکبار و برای مدت زمانی که به آن نیاز دارید، نترسید، خواه فقط برای یک روز یا حتی یک هفته باشد. این یک راه عالی برای تنظیم مجدد و پاکسازی ذهنی است.ی رسد که زندگی او کاملاً عالی است و آنها آن را با هم جمع کرده اند، به یاد داشته باشید که احتمالاً درست نیست.
۶. افراد سمی را رها کنید
بودن در کنار افراد سمی برای سلامت روان شما مضر است و اگر می توانید با آنها معاشرت نکنید، بهتر است از آنها دوری کنید.افراد سمی می توانند افرادی باشند که شما آنها را نزدیک و عزیزباشند، مانند دوستان نزدیک یا اعضای خانواده.
حتی می تواند شریک زندگی شما باشد که با او در یک رابطه عاشقانه هستید.
اگر احساس میکنید دائماً مورد سوء استفاده قرار میگیرید، توسط منفیگرایی آنها به زیر کشیده میشوید، احساس گناه از شما سرگردان میشود، مورد سوء استفاده قرار میگیرید، دستکاری میشوید، و به طرز وحشتناکی با شما رفتار میشود، باید دوباره ارزیابی کنید که آیا آنها برای شما مناسب هستند یا خیر.
نه گفتن را یاد بگیرید و حد و مرزهای سالمی را تعیین کنید تا بتوانید به وضوح به آنها نشان دهید که کدام رفتارها را مجاز می دانید و اجازه نمی دهید.اگر باز هم رفتار درستی با شما ندارند، بهتر است از خود فاصله بگیرید و این افراد را رها کنید حتی اگر هنوز آنها را خیلی دوست دارید.
۷.از وابستگی به دیگران یا چیزهایی که شما را راضی نگه میدارد دست بردارید
اگر از زندگی خود راضی نیستید، ممکن است متوجه شوید که یک عصا (یا دو) دارید که به شما کمک می کند تا با آن کنار بیایید.
بسته به موقعیت شما، اینها ممکن است مواردی مانند خرج کردن ناگهانی، الکل، سیگار کشیدن، مواد مخدر، قمار، اعتیاد به بازی های ویدیویی، دریافت تاییدیه دائمی از طرف مهم شما و موارد دیگر باشد.
عصای زیر بغلتان هر چه باشد، وابستگی به یک چیز بیرونی برای کمک به پر کردن هر نوع خلاء در زندگی شما، سالم نیست.
در عوض، راههایی برای تقویت خلق و خوی خود و شاد نگه داشتن خود بیابید که شادی و آرامش درونی شما را به نمایش بگذارد و عزت نفس و اعتماد به نفس شما را افزایش دهد.
برخی از کارهای مثبتی که می توانید انجام دهید این است که خودتان را در سرگرمی های جدیدی که همیشه می خواستید امتحان کنید غوطه ور کنید، شروع یک شلوغی فرعی، یادگیری مهارت های جدید، فعالیت های خودمراقبتی که در مرکز شما هستند و داوطلب شدن برای کمک به کسانی که کمتر خوش شانس هستند