۵ نکته برای تبدیل به والدین نمونه شدن
پدر و مادر خوب یا حتی عالی بودن کار آسانی نیست. همانطور که احتمالاً اکنون می دانید، فرزندپروری پر از اشتباهات و شکست است. اما کارهایی وجود دارد که میتوانید انجام دهید تا مطمئن شوید که نیازهای فرزندتان در اولویت است – و این شما را به یک والدین عالی تبدیل میکند.
چرا ناقص بودن چیز خوبی است
من همیشه به عنوان یک مادر به خودم سخت گرفته ام. از جهاتی خوب است زیرا میدانم هرگز به خودم اجازه نمیدهم به چیزی که فرزندم لیاقتش را دارد بسنده کنم، اما بد است زیرا بعضی شبها بیدار میمانم و آرزو میکنم که ای کاش عکسالعمل دیگری نشان میدادم، و سپس وسواس میکنم که چقدر احساس گناه میکنم.
پاسخگو بودن خود خوب است. نبخشیدن خود بد است. همه ما اشتباه می کنیم و هر چه بیشتر به خود و فرزندانمان بپذیریم که در واقع کامل نیستیم، بهتر است.
“نمونه سازی کمال بدترین کاری است که می توانید به عنوان والدین انجام دهید.”
خدا شما، من یا هیچ کس را در حد کمال قرار نمی دهد، پس شما نیز نباید. اگر بتوانید این طرز فکر را ادغام کنید، برای خودتان، فرزندانتان، همسرتان و آن خانم همسایه پیری که فقط یک نگاه به شما میکند و باعث میشود خودتان شروع به قضاوت کنید، لطف بیشتری خواهید داشت. به یاد داشته باشید که دیگران و همچنین خودتان اشتباه می کنند و به کمال نمی رسند.
شفاف بودن در انسانیت ما در واقع می تواند به فرزند شما کمک کند که بیشتر دوست داشته شود، که به عنوان یک والدین هدف نهایی ماست – اینکه فرزندانمان احساس کنند که دوستش دارند.
اینها نظرات شخصی من در مورد مسائل مربوط به فرزندپروری است، اما به این معنی نیست که همیشه حق با من است! اول از همه، شما باید بفهمید که چه چیزی برای شما و فرزندانتان بهترین است. اینها فقط برخی از ایده ها در مورد آنچه من به عنوان یک مادر تجربه کرده ام و راه هایی است که برای ما کارآمد بوده است.
۵ راه برای اینکه یک والدین عالی باشید و به زبان عشق فرزندتان صحبت کنید
۱. بپذیرید که اشتباه کرده اید و درخواست بخشش کنید.
بازگشت به آن نقل قول در مورد کمال مدل سازی.
چگونه می توانم انتظار داشته باشم که به فرزندم نشان دهم که خدا او را با وجود اشتباهاتش دوست دارد، اگر حتی نتوانم اشتباه کنم؟
خیلی مهم است که فرزندتان ببیند شما کامل نیستید. این باعث می شود که آنها احساس کنند که آنها را درک می کنند، دوست دارند، و می خواهند الگوی شما از اعتراف به اشتباه و درخواست بخشش باشند.
به نظر من، طلب بخشش به همان اندازه مهم است که گفتن متاسفم. آنها را راهنمایی می کند که از جانب خود نیز اقدام کنند و ببخشند. اگر به آنها یاد ندهیم که چگونه ببخشند، پس کار خود را انجام نمی دهیم تا آنها را برای کینه ورزی آماده نکنیم، که به نوبه خود از همه راه ها مانع آنها می شود.
شما از آنها می خواهید که اشتباهات خود را در زندگی خود بپذیرند، نه تنها به شما، بلکه دوستان، معلمان و همسرشان.
۲. از همان لحظه ای که به دنیا می آیند، به حرف دلشان گوش دهید.
وقتی میگم به دلشون گوش کن یعنی چی؟ منظورم این است که تمام تلاش خود را بکنید تا مطمئن شوید که شما به آنها گوش می دهید، نه تنها با گوش، بلکه با پاسخ هایتان.
پسرم میداند وقتی گوش نمیدهم و همیشه پاسخش این است: “مامان، برایت مهم نیست که من چه میگویم!” قلبم را می شکند، و دوباره به این واقعیت باز می گردم که او فقط عشق، توجه من را می خواهد و من به این واقعیت که در واقع می داند چگونه ریاضی انجام دهد، افتخار کنم.
در اینجا چند نکته در مورد راهنمایی های من در مورد نحوه بهتر گوش دادن به قلب های کوچک اسفنجی آنها وجود دارد.
- تصدیق کنید که آنها با درگیر شدن در گفتگو و نه پرسیدن سوالات بلاغی صحبت می کنند.
- حتی اگر علایق آنها به شما علاقه ای نداشته باشد، به این معنا نیست که شما یک پاس برای جدا شدن از آن دریافت می کنید.
- از آنها بپرسید که چه احساسی دارند، آیا روز خوبی را سپری می کنند یا به چیزی از شما نیاز دارند. فقط نشان دهید که اهمیت می دهید.
- اگر تمایلی به صحبت کردن ندارند، آنها را مجبور نکنید، اما بعداً، زمانی که برای اشتراک گذاری آماده هستند، دوباره آن را مطرح کنید.
- فقط در مورد چیزهایی که می خواهید در مورد آنها صحبت کنید یا سؤالاتی که می پرسید با آنها درگیر نباشید. به دنبال آن لحظات گرانبها بگردید که آنها خودشان شروع به صحبت کردن و اشتراک گذاری با شما می کنند و طوری با آن رفتار کنید که انگار بزرگترین گنج در جهان است.
- برای آنها دعا کنید و ببینید آیا آنها هم می خواهند دعا کنند. هیچ چیز خاص تر از اوقات نماز ما قبل از خواب یا قبل از رفتن به مدرسه نیست.
- از آنها بپرسید در دلشان چه می گذرد. شروع کنید به احساسات آنها به عنوان قلب آنها اشاره کنید. “در حال حاضر قلب شما چه احساسی دارد؟” یا “آیا قلبت برای اطاعت کردن مشکل دارد؟” هنگامی که آنها احساسات خود را با قلب خود مرتبط می کنند، می توانند درک کنند که باید از قلب خود محافظت کنند و اجازه ندهند قلبشان تلخ شود یا چیزهایی را نگه دارند که در نهایت آنها را زخمی کند.
- به آنها بیاموزید که ببخشند، حتی اگر خواسته نشده باشد. لحظه ای را که پسرم را از مدرسه بردم و او آنچه را که در آن روز آموخته بود به من گفت هرگز فراموش نمی کنم. او گفت: «امروز یاد گرفتم که اگر کسی به تو صدمه بزند، اثری بر قلبت میگذارد. اگر با بخشش علامتی را از بین نبرید، حتی اگر آنها آن را نخواهند، فقط به شما آسیب می رساند.» قلبم منفجر شد درک بخشش چه چیز خوبی است. لحظه ای بود که نیاز داشتم آن را در زندگی خودم نیز اعمال کنم.
- مطمئن شوید که آنها می دانند که خدا چقدر آنها را دوست دارد، با الگوبرداری از عشق او به آنها. آنها در سنی هستند که مفهوم عشق را کاملاً درک نمی کنند. آنها نیاز دارند که شما آنها را راهنمایی کنید و به آنها نشان دهید که عشق چیست. خیلی مراقب این امتیاز باشید. برای فرزندان شما بسیار آسان است که عشق شما را با عشق خدا مرتبط کنند. پس اگر خوب نباشد رابطه آنها با خدا مختل می شود. تنها کاری که باید انجام دهید این است که خودتان خدا را دوست داشته باشید و مطمئن شوید که آنها این را می دانند و در عین حال به آنها اجازه دهید به سراغ شما بیایند و در مورد رابطه خود با خدا با شما صحبت کنند. مجبور کردن آنها به صحبت در مورد خدا فقط آنها را از خود دور می کند. در نهایت این تصمیم آنهاست که بخواهند با او رابطه داشته باشند. اگر این کار را نکردند، پس این تصمیم آنهاست. اما وقتی کوچک هستند، شما در نشان دادن اینکه رابطه با خدا یک بار نیست، بلکه یک نعمت است، دست بالا را دارید. کاری نکنید که آنها احساس کنند این یک کار طاقت فرسا یا کاری است که باید انجام دهند.
۳. در خانه بودن برای آنها احساس امنیت، آرامش و سرگرمی ایجاد کنید.
این یکی احتمالاً برای من سخت ترین است و اعتراف آن نیز بسیار سخت است. سخت است چون زندگی اتفاق می افتد. من سرم شلوغ است، بنابراین زمان بازی را یک به یک به تعویق می اندازم. من با شوهرم دعوا می کنم و این به احتمال زیاد برای آنها احساس آرامش نمی کند. من تمیز کردن خانه را قبل از نامزدی با پسرم قرار دادم. این قطعا برای آنها جالب نیست.
من فصل های افسردگی را پشت سر می گذارم که در نهایت روی پسرم تأثیر منفی می گذارد. شما به آن می گویید. زندگی مانع ایجاد احساس امنیت، آرامش و مراقبت از او می شود. باز هم، برای خود لطف داشته باشید و فردا همیشه روز دیگری برای بهتر شدن است.
چگونه خانه را به پناهگاهی امن برای فرزندان خود تبدیل کنیم؟
- در رابطه خود با همسرتان با پشتکار کار کنید. بهترین کاری که می توانید برای خود بچه ها انجام دهید این است که یک رابطه سالم داشته باشید. از بحث و جدل جلوی فرزندان خود بپرهیزید. می دانم، انجام این کار سخت است، اما تمام تلاش خود را بکنید.
- اگر اعتیاد دارید، مشکل افسردگی دارید، سوء استفاده می کنید یا در یک رابطه خشونت آمیز هستید، کمک بگیرید! مشکلات شما تبدیل به مشکلات فرزند شما خواهد شد و آنها به این فکر خواهند کرد که باید مشکلات شما را برطرف کنند. خودخواه نباش باید این را به سختی یاد می گرفتم. من با افسردگی دست و پنجه نرم می کنم، و لحظه ای که متوجه شدم این به شیوه ای بسیار منفی بر خانواده ام تأثیر می گذارد، لحظه ای بود که یک مشاور و کمکی که نیاز داشتم دریافت کردم. وقتی پسرم در حالی که چشمانم گریه میکردم شروع به دلداری دادن من کرد، از خواب بیدار شدم. مسئولیت یک کودک ۵ ساله نیست. من در مورد یک روز بد گهگاهی صحبت نمی کنم، اما اگر تبدیل به یک روش زندگی شود، اینجاست که چیزی باید تغییر کند. با هر اتفاقی که می گذرانید، تنها نیستید و همیشه کسی هست که مایل به کمک است.
- آن را سرگرمکننده کنید – من میخواهم تمام تلاشم را بکنم تا پسرم احساس کند میتواند در خانه و همچنین بیرون و اطراف تفریح کند. فعالیت های مختلف را برای هفته برنامه ریزی کنید. به فیلم بروید، به پارک بروید یا در طبیعت پیاده روی کنید. تاریخ بازی خوبه با هم چیزی بسازید، مثل یک قلعه. با گوشی خود فیلم های کوچک بسازید. یک شب فیلم و پاپ کورن داشته باشید. وقتی نوبت به انجام کارها با فرزندانتان می رسد، خلاق باشید و به آنها اجازه دهید در خواربارفروشی غذای خود را انتخاب کنند، یا اگر می توانند صبور باشند، وقتی به خانه می رسند، منتظر جایزه باشید. آنها را به روشی خوب از زندگی خود جدا کنید. فقط به یاد داشته باشید، بخشی از زندگی یادگیری صبر کردن است، به این معنی که فرزندان شما نیز باید این را بیاموزند. من همیشه متوجه شده ام که اگر قبل از انجام کارهایم با پسرم زمان با کیفیتی بگذرانم، به او نشان می دهد که او را در اولویت قرار داده ام.
- پسرم قبلاً به من گفته بود که اگر روز بدی داشته باشم باعث می شود روز بدی داشته باشد. شما همیشه نمی توانید از روزهای بد اجتناب کنید، بلکه تمام تلاش خود را برای جدا کردن این دو انجام دهید. در صورت نیاز، از کسی بخواهید که در آن روز مراقب بچه های شما باشد و برای خودتان وقت بگذارد. همچنین، اگر از آنها خواسته اید در این مدت فیلم تماشا کنند، اگر کسی برای تماشای آنها نیست، احساس گناه نکنید.
۴. خدا را اول، شوهر را در درجه دوم و بچه ها را سوم قرار دهید.
افراد زیادی هستند که فرزندان خود را در اولویت قرار می دهند، اما اجازه دهید توضیح بدهم که چرا اگر این کار در زندگی شما اجرا شود، همه چیز اشتباه خواهد بود. اگر روابط شما با خدا و شوهرتان در جای مناسبی نباشد، آن وقت بچه هایتان آسیب خواهند دید. تقویت رابطه خود با خدا در نهایت به شما کمک خواهد کرد و به نوبه خود به آنها کمک خواهد کرد.
در عین حال، اگر رابطه شما با همسرتان سالم نباشد، فرزندانتان متوجه این موضوع خواهند شد و تأثیر منفی بر آنها خواهد گذاشت.
۵. آخرین اما نه کم اهمیت ترین. به یاد داشته باشید که شما پدر و مادر هستید.
من نرمافزار خانواده هستم، بنابراین دیدن تقلای پسرم برایم سخت است. من می خواهم او همیشه خوشحال باشد. اما گاهی اوقات “خوشحال کردن” آنها همیشه بهترین کار نیست. بچه های شما نمی دانند چه چیزی درست و چه چیزی اشتباه است. آنها نیاز به جهت دارند. اگر به آنها جهت ندهید و به دلخواه بدوید، در نهایت آنها را اداره میکنند. اگر اصلا چاره ای به آنها ندهید، بزرگ می شوند و احتمالاً از شما رنجیده می شوند.
بیایید تعادل داشته باشیم، می توانیم؟ من اغلب در سمت انتخاب اشتباه کرده ام و اکنون در موقعیت دشواری قرار گرفته ام.
پسرم میداند چگونه مرا دستکاری کند، اما وقتی صحبت از شوهرم میشود، به هیچ وجه. این ناامید کننده است زیرا متوجه شده ام که وقتی شوهرم از او می خواهد کاری انجام دهد، او در بیشتر مواقع آن کار را انجام می دهد. اگر این کار را بکنم، مثل این است که از یک گوریل بخواهم در مهمانی چای من شرکت کند. با این حال، اگرچه شوهرم منضبط تر است، پسرم هنوز او را می پرستد.
وقتی بچه هایتان را تنبیه می کنید، باعث نمی شود از شما متنفر باشند. نه، این باعث می شود که به شما احترام بگذارند و از شما اطاعت کنند، که در نهایت زندگی را برای همه بهتر می کند.
این که نظم و انضباط چگونه به نظر می رسد به شما بستگی دارد، بدیهی است که تا زمانی که سوء استفاده نشود. شناخت خوب فرزندتان به شما کمک می کند تا بفهمید چه روشی بهتر عمل می کند.