وقت تفکر/ شجاعت خلاق بودن
واژه شجاعت(courage) ریشه یکسانی دارد با واژه فرانسوی(coeur) که به معنای قلب است بنابراین همانگونه که قلب فرد خون را در دست ها پاها و مغز شخص پمپاژ می کند و تمامی اعضای جسمانی را برای کار توانمند می سازد به همان نحو نیز شجاعت همگی فضائل روانشناختی را ممکن می سازد.
در نوع انسان برای وجود و هستی داشتن و ممکن شدن شجاعت ضروری است اگر خود بخواهد واقعیت داشته باشد و تحقق یابد لازمهاش نوعی تعهد و ابراز خویش است و این است تفاوت بین انسان و دیگر موجودات طبیعت .
انسان ها با تصمیمات چندین نوع چند پاره ای که همه روزه میگیرد به ارزش بزرگی و شان دست می یابند.
در جامعه ما برهنگی جسمانی بی دردسرتر و آسان تر از برهنگی روان شناختی یا معنوی است.
راحتتر است بدن یکدیگر را سهیم باشیم تا اینکه بخواهیم خیال پردازی ،ها بیمها و امیدها و الهامات خویش را با هم در میان گذاریم، چرا که آنها برای مان بیشتر جنبه شخصی دارند و با این کار انگار تجربه کسی را داریم که خود را آسیب پذیر ساخته است
بنا به دلایل عجیب و غریب ما بابت درمیان گذاشتن مفاهیمی که مهمترین موضوعات ما هستند،شرمنده ایم .
از این روست که افراد ساختن و پروراندن رابطه را که بسیار خطرناک تر است با پریدن به رختخواب و ختم فوری همه چیز به آن دور می زنند و در پایان بدن یک شی است و میتوان به شکل مکانیکی با آن رفتار کرد. اما صمیمیتی که در سطح جسمانی آغاز شده و در آن باقی می ماند به سمت بی اصالت بودن میرود و بعدها خود را در حالی می یابیم که از پوچی گریزانیم