بررسی محبوب ترین شیوه های فرزند پروری و تاثیر آنها بر کودکان
فرزندپروری یک سفر پیچیده و پربار که شامل شکل دهی به زندگی فرزندانمان است. به عنوان والدین، ما اغلب ب دنبال مؤثرترین راهها برای پرورش و راهنمایی فرزندانمان می گردیم . یکی از جنبه های مهمی که باید در نظر گرفت، سبک فرزندپروری ما امی تواند به طور قابل توجهی بر رشد، رفتار و رفاه کلی فرزندان ما تأثیر بگذارد.
در این مقاله، ما برخی از محبوبترین سبکهای فرزندپروری و ویژگیهای آنها را بررسی میکنیم و به شما این امکان را میدهیم که تصمیمی آگاهانه در مورد اینکه کدام رویکرد بیشتر مورد توجه شما و فرزندتان است، بگیرید.
-
به کودک “نه” نگویید!۱۵ خرداد ۱۳۹۹
-
۲۱ استراتژی که به رفتارهای چالش انگیز اتیسم کمک می کند۲۶ خرداد ۱۴۰۲
این از خانواده ای به خانواده دیگر بر اساس ایمان، اخلاق، ارزش ها و نحوه تربیت والدین متفاوت است.
سبک های اصلی فرزندپروری چیست؟
سبک فرزندپروری مستبدانه
سبک فرزندپروری مستبدانه با سطوح بالای کنترل، قوانین سختگیرانه و تمرکز بر اطاعت و انضباط شدید مشخص می شود. والدینی که این سبک را اتخاذ می کنند، معمولاً انتظارات زیادی از فرزندان خود دارند و تأکید زیادی بر رعایت قوانین بدون تردید دارند. سبک فرزندپروری مستبدانه مبتنی بر این باور است که کودکان باید از شخصیتهای اقتدار پیروی کنند و نظم و انضباط برای رشد آنها ضروری است.
در اینجا برخی از ویژگی ها و شیوه های کلیدی مرتبط با سبک فرزندپروری مستبد آورده شده است:
- توقعات و قوانین بالا: والدین مستبد قوانین روشن و سفت و سختی را وضع می کنند که انتظار دارند فرزندانشان از آنها پیروی کنند. آنها انتظارات زیادی از رفتار، دستاوردها و پایبندی فرزندانشان به هنجارهای اجتماعی دارند. این قوانین معمولاً غیرقابل مذاکره هستند و انحرافات قابل تحمل نیستند.
- انضباط سخت : والدین مستبد به روش های سختگیرانه انضباطی برای اجرای انطباق متکی هستند. آنها ممکن است از تنبیه، مانند کتک زدن، وقفه، یا از دست دادن امتیازات، به عنوان ابزاری برای آموزش فرزندانشان به رعایت قوانین استفاده کنند . تمرکز بر کنترل و پیامدهای خارجی به جای درک دلایل پشت قوانین است.
- انعطاف پذیری و استقلال محدود: سبک فرزندپروری مستبدانه فضای کمی برای مذاکره یا نظرات کودک باقی می گذارد. تصمیمات در درجه اول توسط والدین گرفته می شود و ممکن است فردیت یا ترجیحات کودک چندان مورد توجه قرار نگیرد. اقتدار والدین غیرقابل تردید است و ممکن است استقلال کودک محدود شود.
- فقدان گرمای عاطفی: در حالی که والدین مستبد ممکن است به نیازهای اساسی فرزندان خود توجه کنند ، ممکن است با ابراز گرمی و حمایت عاطفی مشکل داشته باشند. تمرکز اغلب بر رفتار و انضباط است تا ارتباط عاطفی یا پرورش، که آن را به یک رویکرد “عشق سخت” در مقابل عشق بی قید و شرط تبدیل می کند.
- سبک ارتباطی: والدین مستبد معمولاً از ارتباط یک طرفه استفاده می کنند، جایی که دستورالعمل ها و دستورات بدون فضای زیادی برای گفتگو یا توضیح داده می شود. حرف والدین نهایی است، و ممکن است از سؤال کردن یا به چالش کشیدن مقامات جلوگیری شود.
اثرات فرزندپروری مستبدانه:
در حالی که مقوله والدین مقتدرانه ممکن است برخی از مزایای کوتاه مدت مانند پیروی فوری و پایبندی به قوانین داشته باشد، اما می تواند پیامدهای بالقوه بلندمدتی برای رشد کودکان داشته باشد. برخی از اثرات مرتبط با فرزندپروری مستبد عبارتند از:
- مشکلات مربوط به عزت نفس پایین، افسردگی، اضطراب و سلامت روان: ماهیت سختگیرانه و کنترلکننده فرزندپروری مستبدانه میتواند منجر به ایجاد عزت نفس پایین در کودکان شود . آنها ممکن است به دلیل تأکید بر برآورده کردن انتظارات بالا احساس ناکافی یا ترس از اشتباه کنند.
- کاهش خودمختاری و مهارت های تصمیم گیری: کودکانی که تحت تربیت مستبد بزرگ شده اند ممکن است با توسعه مهارت های خودمختاری و تصمیم گیری دست و پنجه نرم کنند. فقدان فرصت برای انتخاب یا بیان ترجیحات خود می تواند مانع از توانایی آنها در تفکر مستقل و حل مسئله شود.
- مهارتهای اجتماعی ضعیف: فرصتهای محدود برای برقراری ارتباط آزاد و مذاکره در تربیت مستبدانه میتواند بر مهارتهای اجتماعی کودک تأثیر بگذارد. آنها ممکن است با قاطعیت، حل تعارض و ایجاد روابط سالم مبارزه کنند.
- شورش یا احساسات سرکوب شده: برخی از کودکانی که تحت تربیت مستبد بزرگ شده اند ممکن است علیه قوانین سختگیرانه و شخصیت های اقتدار شورش کنند. از طرف دیگر، آنها ممکن است احساسات خود را سرکوب کنند و از نظر ظاهری همخوانی داشته باشند، که منجر به مشکلاتی در بیان خود یا ایجاد یک احساس قوی از هویت می شود.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که اگرچه سبک فرزندپروری مستبدانه دارای معایبی است، اما ممکن است در زمینههای فرهنگی مختلف متفاوت عمل کند. علاوه بر این، برخی از والدین ممکن است عناصری از فرزندپروری مستبدانه را وارد کنند و در عین حال گرما و حمایت عاطفی را نیز فراهم کنند و تعادلی بین ساختار و پرورش ایجاد کنند. در نهایت، درک اثرات بالقوه و در نظر گرفتن سبکهای فرزندپروری جایگزین میتواند به والدین کمک کند تا در مورد نحوه تربیت فرزندان خود تصمیمگیری آگاهانه بگیرند.
سبک فرزندپروری سهل گیرانه
سبک فرزندپروری سهلآمیز با رویکردی آرام و خوشآمیز مشخص میشود، و والدین به شدت به خواستهها و نیازهای فرزندان خود پاسخ میدهند و در عین حال محدودیتها یا محدودیتهای کمی را تعیین میکنند. والدین سهل گیر تمایل دارند شادی فرزندانشان را در اولویت قرار دهند و از رویارویی یا قوانین سختگیرانه اجتناب کنند. آنها ممکن است ملایمتر باشند و به فرزندانشان اجازه دهند آزادی زیادی در تصمیمگیری داشته باشند.
در اینجا برخی از ویژگیها و شیوههای کلیدی مرتبط با سبک فرزندپروری سهلآمیز آورده شده است:
- تقاضاهای کم و قوانین کم: والدین سهل گیر تعداد محدودی از قوانین و انتظارات برای رفتار فرزندان خود دارند. آنها ممکن است از تعیین محدودیت ها یا اجرای پیامدهای رفتار نادرست اجتناب کنند و به فرزندانشان اجازه دهند آزادی و استقلال بیشتری داشته باشند.
- انضباط ملایم: انضباط معمولاً در سبک فرزندپروری سهلآمیز حداقل است یا وجود ندارد. والدین سهلگیر ممکن است به جای استفاده از قوانین سختگیرانه یا تنبیه، به استدلال، مذاکره یا مماشات برای مدیریت رفتار فرزندانشان تکیه کنند. آنها ممکن است در مداخله یا اصلاح اعمال فرزندشان تردید کنند.
- پرورش و پذیرش: والدین سهل گیر تمایل دارند که به نیازهای عاطفی فرزندانشان اهمیت دهند، پذیرا باشند و به شدت پاسخگو باشند. آنها ایجاد رابطه نزدیک با فرزندان خود را در اولویت قرار می دهند و ممکن است بیشتر شبیه دوستان باشند تا شخصیت های معتبر.
- فقدان ساختار و مرزها: سبک فرزندپروری سهلانگیز اغلب فاقد یک روال ساختاریافته یا مرزهای ثابت است. کودکان ممکن است آزادی تصمیم گیری در مورد فعالیت ها، زمان خواب و سایر جنبه های زندگی خود را بدون راهنمایی قابل توجه والدین داشته باشند.
- ارضای تاخیری: والدین سهل گیر ممکن است برای تعیین محدودیت برای خواسته های فرزندان خود تلاش کنند و ارضای آنها را به تاخیر بیندازند. آنها ممکن است تسلیم خواسته های فرزندان خود شوند یا برای جلوگیری از درگیری یا ناراحتی، رضایت آنی را فراهم کنند.
اثرات فرزندپروری سهل گیرانه:
در حالی که والدین سهلگیرانه میتواند جنبههای مثبتی مانند ایجاد محیطی گرم و پذیرنده داشته باشد، اما ممکن است پیامدهای بلندمدت بالقوهای برای رشد کودکان داشته باشد. برخی از اثرات مرتبط با فرزندپروری سهلگیرانه عبارتند از:
- فقدان انضباط شخصی: کودکانی که تحت تربیت سهلآمیز بزرگ شدهاند، ممکن است با نظم و انضباط شخصی و کنترل تکانه دست و پنجه نرم کنند . فقدان مرزها و پیامدهای واضح ممکن است مانع از توانایی آنها در تنظیم رفتار و انتخاب مسئولانه شود.
- مشکل با اقتدار : به دلیل رویکرد ملایم به نظم و فقدان ساختار، کودکان ممکن است در احترام به شخصیتهای اقتدار یا پذیرش محدودیتها در محیطهای دیگر، مانند مدرسه یا محیطهای اجتماعی، مشکل داشته باشند.
- استحقاق و انتظارات غیر واقعی: بدون تجربه محدودیتهای مناسب و ارضای تأخیر، کودکانی که تحت تربیت سهلآمیز بزرگ میشوند، ممکن است احساس استحقاق داشته باشند و انتظارات غیرواقعی در مورد برآورده شدن فوری خواستههایشان داشته باشند.
- مهارت های حل مسئله ناکافی: فقدان قوانین و راهنمایی های ثابت ممکن است مانع رشد مهارت های حل مسئله در کودکان شود. آنها ممکن است برای عبور از چالش ها یا تصمیم گیری مستقل دچار مشکل شوند.
- تنظیم عاطفی ضعیف : بدون مرزهای ثابت یا راهنمایی والدین، کودکان ممکن است در تنظیم احساسات یا مدیریت ناامیدی و ناامیدی دچار مشکل شوند.
توجه به این نکته مهم است که فرزندپروری سهل گیرانه با پرورش یا حمایت کردن یکسان نیست. سبک فرزندپروری سالم معمولاً شامل تعادل بین گرمی و راهنمایی است و ساختاری را فراهم می کند که نیازهای عاطفی کودک را تأیید کرده و برآورده می کند . درک تأثیرات بالقوه سبکهای مختلف فرزندپروری میتواند به والدین کمک کند تا روی رویکرد خود فکر کنند و برای ارتقای رفاه و رشد کلی فرزند خود تغییراتی را انجام دهند.
سبک فرزندپروری مقتدرانه
سبک فرزندپروری مقتدر با رویکردی متعادل مشخص می شود که گرمی، پاسخگویی و انتظارات روشن را ترکیب می کند. نوع والدینی که سبک مقتدرانه را اتخاذ می کنند، قوانین و مرزهای معقولی را تعیین می کنند و در عین حال برای فردیت و استقلال فرزندشان ارزش قائل هستند. آنها ضمن تشویق استقلال و انضباط خود، یک محیط حمایتی و پرورشی ایجاد می کنند .
در اینجا برخی از ویژگی ها و شیوه های کلیدی مرتبط با سبک فرزندپروری مقتدر آورده شده است:
- انتظارات و قوانین روشن : والدین مقتدر انتظارات و قوانین روشنی را برای رفتار فرزندان خود تعیین می کنند. این قوانین منطقی، متناسب با سن هستند و برای کودک توضیح داده شده است. والدین مقتدر به جای اجرای ساده قوانین بدون توضیح، منطق و زمینه ای را برای کمک به کودکان در درک اهمیت و هدف پشت قوانین ارائه می کنند.
- گرمی، محبت و پاسخگویی: والدین مقتدر، خونگرم، پاسخگو و از نظر عاطفی در دسترس فرزندانشان هستند. آنها فعالانه با فرزندان خود درگیر می شوند، به نگرانی های آنها گوش می دهند و حمایت و راهنمایی می کنند. این ارتباط عاطفی به ایجاد پیوند قوی والدین و فرزند کمک می کند و احساس امنیت و اعتماد را تقویت می کند.
- ارتباط دو طرفه : والدین مقتدر ارتباط آزاد و محترمانه را با فرزندان خود ترویج می کنند. آنها گفتگو را تشویق می کنند، با دقت به دیدگاه های فرزندان خود گوش می دهند و برای نظرات آنها ارزش قائل هستند. این ارتباط دو طرفه به کودکان اجازه می دهد تا خود را بیان کنند، صدای خود را توسعه دهند و مهارت های ارتباطی موثر را بیاموزند.
- استدلال و حل مسئله: والدین مقتدر به جای تکیه صرف بر تنبیه یا انضباط سخت، بر استدلال و حل مسئله تأکید می کنند. آنها فرزندان خود را درگیر بحث می کنند، تفکر انتقادی را تشویق می کنند و به آنها کمک می کنند تا عواقب اعمال خود را درک کنند. این رویکرد باعث توسعه مهارت های تصمیم گیری و رفتار مسئولانه می شود.
- حمایت از استقلال: والدین مقتدر اهمیت تقویت استقلال و استقلال فرزندشان را می شناسند. آنها تصمیم گیری متناسب با سن را تشویق می کنند و به فرزندان خود اجازه می دهند تا پیامدهای طبیعی را در محدوده ایمن تجربه کنند. این حمایت از استقلال به کودکان کمک می کند تا اعتماد به نفس و اتکا به خود را پرورش دهند.
- سازگاری و پیش بینی پذیری: والدین مقتدر انتظارات و استراتژی های نظم و انضباط را حفظ می کنند . آنها محیطی با ثبات و قابل پیش بینی را فراهم می کنند که کودکان می توانند به آن تکیه کنند. ثبات به کودکان کمک می کند تا مرزها و انتظارات را درک کنند، سردرگمی را کاهش می دهد و احساس امنیت را تقویت می کند.
اثرات فرزندپروری مقتدرانه:
سبک فرزندپروری مقتدرانه با چندین پیامد مثبت برای رشد کودکان همراه بوده است. برخی از اثرات مرتبط با فرزندپروری مقتدر عبارتند از:
- اعتماد به نفس و عزت نفس : کودکانی که زیر نظر والدین مقتدر بزرگ شده اند، عزت نفس و اعتماد به نفس بالاتری دارند. محیط پرورشی و حمایتی، همراه با انتظارات روشن، به کودکان کمک می کند تا احساس ارزشمندی و توانایی کنند.
- تنظیم عاطفی و تاب آوری: فرزندپروری مقتدرانه تنظیم عاطفی و تاب آوری را در کودکان ترویج می کند. ارتباط آزاد و حمایت والدین، کودکان را قادر می سازد تا احساسات خود را به طور موثر بیان و مدیریت کنند و هوش هیجانی و مهارت های مقابله ای را تقویت کنند.
- موفقیت تحصیلی: فرزندان والدین مقتدر اغلب سطوح بالاتری از پیشرفت تحصیلی را نشان می دهند. تاکید بر مسئولیت پذیری، حل مسئله و استقلال، نگرش مثبت نسبت به یادگیری را پرورش می دهد و کودکان را تشویق می کند تا در آموزش خود ابتکار عمل کنند.
- شایستگی اجتماعی: فرزندپروری مقتدرانه به کودکان کمک می کند تا مهارت های اجتماعی قوی و روابط مثبت ایجاد کنند . سبک فرزندپروری حمایتی و پاسخگو، همدلی، ارتباط مؤثر و احترام به دیگران را آموزش میدهد و توانایی آنها را برای هدایت موفقیتآمیز تعاملات اجتماعی افزایش میدهد.
- خطر کمتر مشکلات رفتاری: کودکانی که تحت سرپرستی مقتدرانه بزرگ شده اند، کمتر درگیر رفتارهای بزهکارانه یا بروز مشکلات بیرونی هستند. مرزهای ثابت، تقویت مثبت و راهنمایی های ارائه شده توسط والدین معتبر به کاهش خطر مشکلات رفتاری کمک می کند.
به طور خلاصه، سبک فرزندپروری مقتدرانه یک محیط پرورشی، حمایتی و ساختارمند را ترویج می کند. والدین مقتدر با ایجاد تعادل در گرما و پاسخگویی با انتظارات روشن، فضایی را ایجاد می کنند که رشد عاطفی و اجتماعی سالم را در فرزندانشان تقویت می کند.
سبک فرزندپروری بدون دخالت
سبک فرزندپروری بدون دخالت، که به عنوان فرزندپروری غفلتآمیز نیز شناخته میشود، با عدم پاسخگویی، حمایت و مشارکت در زندگی کودک مشخص میشود. والدینی که درگیر نیستند از نظر عاطفی دور هستند و اغلب از نیازهای کودک خود چه از نظر جسمی و چه از نظر احساسی غفلت می کنند. این شیوه فرزندپروری می تواند اثرات جدی و مضری بر رشد کودک داشته باشد.
در اینجا برخی از ویژگیها و شیوههای کلیدی مرتبط با سبک فرزندپروری بدون دخالت آورده شده است:
- فقدان در دسترس بودن عاطفی: والدینی که درگیر نیستند، واکنش عاطفی یا حمایت کمی از فرزندان خود نشان می دهند. آنها ممکن است از نظر عاطفی جدا باشند و نیاز فرزندشان به عشق، محبت و ارتباط عاطفی را نادیده بگیرند.
- مشارکت حداقلی: والدین غیر درگیر در زندگی فرزندشان دخالت چندانی ندارند. آنها ممکن است فقط مایحتاج اولیه مانند غذا و سرپناه را تامین کنند، اما در تربیت، آموزش یا فعالیت های اجتماعی فرزندشان کوتاهی کنند.
- نظارت محدود: والدین بدون دخالت حداقل نظارت و راهنمایی را برای فرزندان خود انجام می دهند. آنها ممکن است بر فعالیت های فرزندشان نظارت نداشته باشند یا از ایمنی آنها اطمینان حاصل نکنند که منجر به خطرات و آسیب های احتمالی می شود.
- فقدان ساختار و قوانین: والدینی که درگیر نیستند اغلب ساختار یا قوانین کمی برای فرزندان خود ارائه می کنند. آنها ممکن است نظم و انضباط متناقضی داشته باشند که به فرزندشان اجازه می دهد بدون مرز یا عواقب رفتار کند.
- بی توجهی به نیازهای اساسی: والدینی که درگیر نیستند ممکن است از نیازهای اولیه جسمانی کودک خود مانند تغذیه، بهداشت و مراقبت های بهداشتی غافل شوند. آنها ممکن است در ارائه لباس کافی، مراقبت های پزشکی یا حمایت های لازم برای رفاه فرزند خود شکست بخورند.
تأثیرات والدین غیرمشمول:
سبک فرزندپروری بدون دخالت می تواند اثرات منفی شدیدی بر رشد و رفاه کلی کودک داشته باشد:
- تأثیر عاطفی و روانی: کودکانی که تحت سرپرستی بدون دخالت والدین بزرگ می شوند ممکن است دچار غفلت عاطفی شوند و ممکن است با اعتماد به نفس پایین، ناامنی عاطفی و عدم اعتماد در روابط دست و پنجه نرم کنند.
- عملکرد تحصیلی ضعیف: عدم مشارکت و حمایت والدین در آموزش می تواند بر عملکرد تحصیلی کودک تأثیر منفی بگذارد. فقدان راهنمایی و تشویق ممکن است باعث کاهش انگیزه و موفقیت در مدرسه شود.
- مشکلات رفتاری: کودکان والدینی که درگیر نیستند ممکن است مشکلات رفتاری از جمله رفتارهای پرخاشگری، سرکشی و توجه طلبی از خود نشان دهند. فقدان ساختار، قوانین و راهنمایی والدین می تواند به این چالش ها کمک کند.
- مسائل دلبستگی: والدین بدون دخالت می تواند منجر به مسائل دلبستگی و مشکلات در ایجاد روابط سالم در آینده شود. فقدان یک پیوند عاطفی مطمئن با والدین می تواند بر توانایی کودک برای اعتماد و ایجاد ارتباطات اجتماعی سالم تأثیر بگذارد.
- رفتار پرخطر: کودکان والدینی که درگیر نیستند ممکن است بیشتر مستعد درگیر شدن در رفتارهای پرخطر مانند سوء مصرف مواد، بزهکاری یا فعالیت های جنسی اولیه باشند. فقدان نظارت، راهنمایی و نفوذ والدین، احتمال درگیر شدن در فعالیتهای پرخطر را افزایش میدهد.
توجه به این نکته ضروری است که والدین بدون دخالت، بی توجهی تلقی می شود و می تواند عواقب شدید و طولانی مدتی برای رفاه کودک داشته باشد. اگر مشکوک هستید که کودکی دچار غفلت یا عدم دخالت والدین شده است، مهم است که آن را به مقامات مربوطه گزارش دهید یا برای اطمینان از ایمنی و رفاه کودک از کمک حرفه ای بخواهید.
سبک فرزندپروری دلبستگی
سبک فرزندپروری دلبستگی یک رویکرد فرزندپروری است که بر ایجاد پیوند عاطفی قوی بین والدین و فرزند تمرکز دارد. بر پاسخگویی، حساسیت و تماس فیزیکی نزدیک برای رفع نیازهای کودک تأکید دارد. هدف ایجاد یک رابطه مطمئن و قابل اعتماد است که می تواند بهزیستی عاطفی و رشد سالم را ارتقا دهد.
این سبک از نظریه دلبستگی الهام گرفته شده توسط روانشناسی جان بولبی است. اهمیت دلبستگی ایمن بین والدین و فرزند را به عنوان پایه ای برای رشد اجتماعی و عاطفی سالم می شناسد.
در اینجا برخی از اصول و شیوه های کلیدی مرتبط با فرزندپروری دلبستگی آورده شده است:
- فرزندپروری پاسخگو و حساس: والدین دلبسته هماهنگی با نشانه ها و نیازهای فرزندشان را در اولویت قرار می دهند. آنها سعی می کنند به سرعت و با حساسیت به گریه ها، سیگنال ها و احساسات فرزندشان پاسخ دهند. این پاسخگویی به ایجاد حس اعتماد و امنیت در کودک کمک می کند، زیرا بداند نیازهای او برآورده خواهد شد.
- همخوابی: خواب مشترک در میان والدین دلبستگی رایج است، که در آن کودک در نزدیکی والدین، چه در یک تخت و چه در یک همخوابه کنار تخت می خوابد. طرفداران خواب مشترک بر این باورند که پیوند قوی والدین و کودک را تقویت می کند، شیردهی را تسهیل می کند و مراقبت و آرامش شبانه را آسان تر می کند.
- لباس پوشیدن نوزاد: والدین دلبسته اغلب از کریر یا زنجیر برای نگه داشتن نوزاد خود در طول روز به بدن خود استفاده می کنند. پوشیدن کودک نزدیکی فیزیکی را تقویت می کند، به والدین این امکان را می دهد که به سرعت به نیازهای کودک پاسخ دهند و پیوند از طریق تماس پوست به پوست را تسهیل می کند.
- شیردهی طولانی مدت: فرزندپروری دلبستگی شیردهی را برای یک دوره طولانی، بیشتر از سال اول یا بیشتر، در صورت تمایل والدین و کودک تشویق می کند. شیردهی نه تنها به عنوان یک منبع تغذیه بلکه به عنوان وسیله ای برای آرامش و ارتباط عاطفی نیز در نظر گرفته می شود.
- انضباط ملایم : والدین دلبسته بر روشهای انضباطی تأکید میکنند که ملایم، محترمانه و به جای تنبیه، بر آموزش متمرکز است. استراتژیهای انضباط مثبت، مانند تغییر جهت، مدلسازی، و تعیین محدودیتهای واضح با همدلی، معمولاً استفاده میشوند. هدف هدایت رفتار کودک در عین حفظ پیوند قوی والدین و فرزند است.
- در دسترس بودن عاطفی: والدین دلبستگی در دسترس بودن عاطفی و ارتباط با فرزندانشان را در اولویت قرار می دهند. آنها فعالانه در فعالیتهایی شرکت میکنند که پیوند عاطفی را تقویت میکنند، مانند بازی با هم، خواندن داستان، و درگیر شدن در ارتباط آزاد و صادقانه.
- اعتماد به شهود: فرزندپروری دلبستگی والدین را تشویق میکند تا به غرایز خود اعتماد کنند و هنگام تصمیمگیری برای والدین به شهود خود تکیه کنند. بر اهمیت هماهنگی با نیازهای کودک و انطباق با خلق و خوی فردی آنها تأکید می کند.
سبک فرزندپروری با هلیکوپتر
سبک فرزندپروری با هلیکوپتر به رویکردی بیش از حد درگیر و محافظهکارانه در فرزندپروری اشاره دارد که در آن والدین به دقت تمام جنبههای زندگی فرزندشان را زیر نظر دارند و کنترل میکنند. اصطلاح هلیکوپتر برای توصیف والدینی به کار میرود که بر فراز فرزندان خود شناور میشوند و دائماً در حال تماشا و مداخله در فعالیتهای آنها هستند، اغلب با نیت خوب اما با پیامدهای بالقوه منفی.
در اینجا برخی از ویژگی ها و شیوه های کلیدی مرتبط با فرزندپروری هلیکوپتر آورده شده است:
- نظارت مستمر: والدین هلیکوپتری تمایل دارند فعالیت های فرزندان خود را به دقت زیر نظر داشته باشند و اغلب برای جلوگیری از هرگونه خطر یا شکست احتمالی مداخله می کنند. آنها ممکن است بیش از حد درگیر تکالیف مدرسه، تعاملات اجتماعی و فعالیت های فوق برنامه فرزندان خود باشند، حتی گاهی اوقات برنامه ها و تصمیمات خود را به صورت خرد مدیریت می کنند.
- محافظت بیش از حد: والدین هلیکوپتری با تمایل شدید به محافظت از فرزندان خود در برابر آسیب یا ناامیدی هدایت می شوند. آنها ممکن است تمام تلاش خود را برای محافظت از فرزندان خود در برابر هرگونه خطر، چالش یا شکست بالقوه انجام دهند، که می تواند فرصت های رشد و کشف خود را محدود کند.
- کنترل تصمیمگیری: والدین هلیکوپتری اغلب کنترل فرآیندهای تصمیمگیری را برای فرزندان خود در دست میگیرند، از انتخاب کلاسهایشان گرفته تا انتخابهایی از جانب آنها. آنها ممکن است برای اجازه دادن به فرزندان خود برای انتخاب مستقل یا با عواقب تصمیمات خود تلاش کنند.
- فشار تحصیلی بالا: والدین هلیکوپتری ممکن است به فرزندان خود فشار زیادی وارد کنند تا از نظر تحصیلی برتر شوند . آنها ممکن است به دقت تکالیف مدرسه خود را زیر نظر داشته باشند، دائماً برای اطمینان از نمرات بالا مداخله کنند و موفقیت های تحصیلی را بالاتر از سایر جنبه های رفاه فرزندشان قرار دهند.
- فقدان خودمختاری و مهارت های حل مسئله: با والدین با هلیکوپتر، کودکان ممکن است فرصت های محدودی برای توسعه خودمختاری و مهارت های حل مسئله داشته باشند. آنها ممکن است برای تصمیم گیری، حل تعارضات به طور مستقل، یا مسئولیت اعمال خود تلاش کنند.
- تأکید بیش از حد بر موفقیت: والدین هلیکوپتری اغلب بیش از حد بر دستاوردهای فرزند خود تمرکز می کنند و اهمیت زیادی به معیارهای خارجی موفقیت می دهند. این تاکید می تواند منجر به سطوح بالایی از استرس و اضطراب برای والدین و کودک و همچنین فرسودگی شغلی شود.
اثرات والدین با هلیکوپتر:
در حالی که فرزندپروری با هلیکوپتر ممکن است ناشی از نیت خوب باشد، می تواند اثرات منفی بالقوه ای بر رشد کودکان داشته باشد:
- وابستگی و عدم اعتماد به نفس: کودکانی که تحت تربیت هلیکوپتری بزرگ شده اند ممکن است با استقلال و اعتماد به نفس دست و پنجه نرم کنند. نظارت مداوم و کنترل تصمیم گیری می تواند مانع از توانایی آنها در ایجاد احساس استقلال و اتکا به خود شود.
- کاهش تاب آوری و مهارت های حل مسئله: فرزندپروری با هلیکوپتر می تواند فرصت های کودکان را برای رویارویی با چالش ها، حل مشکلات و درس گرفتن از شکست محدود کند. در نتیجه، آنها ممکن است انعطاف پذیری نداشته باشند و در کنار آمدن با مشکلات یا ناملایمات مشکل داشته باشند.
- اضطراب و استرس : فشار تحصیلی بالا و بررسی مداوم کودکان با والدین هلیکوپتری می تواند منجر به افزایش سطح اضطراب و استرس شود. ترس از اشتباه کردن یا برآورده نشدن انتظارات می تواند به طور قابل توجهی بر رفاه عاطفی آنها تأثیر بگذارد.
- اختلال در مهارت های اجتماعی: فرزندپروری با هلیکوپتر می تواند مانع رشد مهارت های اجتماعی در کودکان شود. درگیری بیش از حد و عدم استقلال ممکن است توانایی آنها را برای تعامل، مذاکره و ایجاد روابط سالم با همسالان محدود کند.
برای والدین مهم است که تعادلی بین مشارکت و حمایت پیدا کنند و در عین حال به فرزندان خود اجازه دهند تا پیامدهای طبیعی را تجربه کنند و مهارت های خود را توسعه دهند. تشویق به استقلال، ترویج حل مسئله، و تقویت ارتباطات باز میتواند به رشد کودکان بدون تأثیرات منفی والدین با هلیکوپتر کمک کند.
کدام سبک فرزندپروری مؤثرتر است؟
هنگام بحث درباره فرزندپروری از منظر کتاب مقدس، دیدگاه ها و تفاسیر مختلفی وجود دارد. پل دیوید تریپ و GotQuestions.org دو منبع معروفی هستند که بینش هایی را در مورد فرزندپروری بر اساس اصول مسیحی ارائه می دهند. بیایید دیدگاه آنها را در مورد بهترین سبک فرزندپروری بررسی کنیم.
پل دیوید تریپ، نویسنده و سخنران مسیحی، بر اهمیت فیض و کار متحول کننده خدا در فرزندپروری تأکید می کند. او والدین را تشویق می کند که در عین شناخت محدودیت های خود، به حکمت و راهنمایی خداوند تکیه کنند. تریپ بر نیاز والدین به الگوبرداری از لطف و محبت خداوند و ابراز شفقت و بخشش به فرزندانشان تأکید می کند.
یکی از نقل قول های تریپ که رویکرد او را به فرزندپروری نشان می دهد این است: “وظیفه شما این نیست که والدین کامل باشید، بلکه این است که فرزندان خود را به سمت ناجی کامل راهنمایی کنید.” این نقل قول به والدین یادآوری میکند که نقش آنها در مورد کمال نیست، بلکه نشان دادن فرزندانشان به مسیح و کار نجات بخش او است.
GotQuestions.org، وبسایتی که پاسخهای کتاب مقدسی به سؤالات مختلف ارائه میکند، اهمیت سبک فرزندپروری معتبر را از دیدگاه مسیحی برجسته میکند. آنها توضیح می دهند که یک پدر و مادر مقتدر در حین آموزش و الگوبرداری از اصول کتاب مقدس، عشق، راهنمایی، انضباط و لطف را با هم ترکیب می کند.
“والدین مقتدر تعادل فیض و حقیقت خدا را منعکس می کنند و با عشق و صبر به فرزندان خود حقیقت کلام خدا را می آموزند.” این دیدگاه با اصل کتاب مقدس تربیت فرزندان در انضباط و آموزش خداوند مطابقت دارد (افسسیان ۶:۴).
به طور خلاصه، یک رویکرد مبتنی بر کتاب مقدس برای فرزندپروری بر اهمیت لطف، محبت و حکمت خدا در راهنمایی فرزندان تأکید می کند. والدین را تشویق میکند تا ویژگیهای مسیحمانند مانند شفقت، بخشش، و ترکیبی متعادل از فیض و حقیقت را الگوبرداری کنند. در حالی که اهمیت کار تغییر دهنده خدا را می شناسد، بر اهمیت ارائه راهنمایی، انضباط و آموزش مطابق با اصول کتاب مقدس نیز تأکید می کند.
در نهایت، بهترین سبک فرزندپروری، همانطور که از منظر کتاب مقدس مشاهده می شود، سبکی است که منعکس کننده شخصیت خدا باشد و به دنبال تربیت فرزندان در راه های خداوند باشد.
هنگامی که نوبت به تعیین مؤثرترین سبک فرزندپروری می رسد، درک این نکته مهم است که سبک های مختلف ممکن است بر اساس عوامل مختلف، از جمله تفاوت های فرهنگی، خلق و خوی کودک و پویایی خانواده، نتایج متفاوتی به همراه داشته باشد. با این حال، تحقیقات نشان میدهد که فرزندپروری مقتدرانه با مثبتترین نتایج برای کودکان همراه است.
چرا فرزندپروری مقتدرانه بهترین است
فرزندپروری مقتدرانه عناصر گرما، حمایت و انتظارات روشن را ترکیب می کند. تعادل سالمی بین نظم و پاسخگویی ایجاد میکند و به کودکان اجازه میدهد مهارتهای اساسی زندگی و رفاه عاطفی را توسعه دهند. مطالعات نشان داده است که کودکانی که تحت تربیت مقتدرانه بزرگ شده اند، در مقایسه با کودکانی که تحت سبک های دیگر بزرگ شده اند، دارای عزت نفس بالاتر، مهارت های اجتماعی بهتر و عملکرد تحصیلی بهتری هستند.
تاکید بر ارتباطات باز و استدلال پشت قوانین در فرزندپروری مقتدرانه به کودکان کمک می کند تا منطق پشت انتظارات را درک کنند و به جای اطاعت کورکورانه، درونی سازی ارزش ها را ترویج می کند. این رویکرد به کودکان اجازه می دهد تا مهارت های حل مسئله، خودمختاری و احساس قوی از خود را توسعه دهند. علاوه بر این، والدین مقتدر حمایت عاطفی و گرمی می کنند و یک دلبستگی ایمن ایجاد می کنند که به رفاه کلی کودک کمک می کند.
در حالی که فرزندپروری مقتدرانه اغلب با پیامدهای مثبت همراه است، لازم است اذعان کنیم که هیچ سبک فرزندپروری بدون محدودیت نیست. برای والدین مهم است که ارزش های خود، نیازها و خلق و خوی منحصر به فرد فرزندشان و پویایی خانواده خود را در انتخاب سبک فرزندپروری در نظر بگیرند.
شایان ذکر است که فرزندپروری یک رویکرد یکسان نیست و آنچه برای یک خانواده مؤثر است ممکن است برای خانواده دیگر مؤثر نباشد. برخی از کودکان ممکن است تحت سبک های مختلف فرزندپروری رشد کنند و عوامل فردی باید در نظر گرفته شود.
در پایان، در حالی که فرزندپروری مقتدرانه به طور گسترده به عنوان مؤثرترین سبک در نظر گرفته می شود، مهم است که به یاد داشته باشید که فرزندپروری موفق تنها توسط سبک انتخابی تعیین نمی شود. ایجاد یک رابطه سالم و مثبت والد-کودک، ارائه حمایت و راهنمایی مداوم، و انطباق راهبردها بر اساس نیازهای فردی، جنبههای حیاتی فرزندپروری مؤثر است. در نهایت، مؤثرترین شیوه فرزندپروری، سبکی است که با کلام خدا همسو باشد، رشد کودک را تقویت کند، و محیطی محبت آمیز و حمایتگر را ایجاد کند.