آموزش مسئولیت پذیری به کودکان
بسیاری از والدین تصور می کنند فرزندانشان به تنهایی قادر به مسئولیت پذیری نیستند. از این گذشته، بارها این عقیده ثابت شده است: دخترتان مکرراً تکالیف خود را در خانه فراموش میکند، پسرتان دائماً ظروف کثیف را روی میز ناهارخوری میگذارد و به نظر میرسد که هیچ یک از آنها به تنهایی نمیتوانند به موقع برای مدرسه آماده شوند.
بنابراین شما همچنان مشق شب را به آنها یاد آوری می کنید، ظرف ها را کنار می گذارید و به بچه هایتان یادآوری می کنید که هر روز صبح از خواب بیدار شوند.شما آنقدر به انجام همه این کارها عادت کرده اید که به سادگی تبدیل به یک روال شده اند.
علاوه بر این، شما استدلال می کنید، انجام این کارها برای فرزندانتان بسیار ساده تر از تلاش برای وادار کردن آنها به انجام این کار است. در گذشته زمانی که سعی میکردید مسئولیتپذیری را آموزش دهید، بحث و جدل پیش میآمد، وضعیت بهبود نمییابد و یک بار دیگر به مدیریت زندگی فرزندانتان بازمیگردید.
چیزی که اکثر والدین متوجه نمی شوند این است که روشی که آنها سعی کرده اند به فرزندان خود مسئولیت پذیری را آموزش دهند مانع پیشرفت می شود.
چرا ایرادگیری و گفتگو مسئولیت را نمی آموزد
ما فرض میکنیم که اگر به فرزندانمان بگوییم چه کارهای اشتباهی انجام میدهند یا مدام به آنها یادآوری کنیم که چه کارهایی باید انجام دهند، فرزندانمان شروع به انجام این کار برای خودشان خواهند کرد.
در عوض، سخنرانی برای بچه ها به عنوان سیگنال های منفی تعبیر می شود که والدین آنها احساس می کنند ناتوان هستند. و این ارزیابی ضعیف از تواناییهای آنها، هرگونه تمایل درونی برای انجام یا عمل بهتر را کاهش میدهد.
بدتر از آن، ایرادگیری بیش از حد می تواند ارتباط مثبت بین والدین و فرزندان را از بین ببرد. و اگر فرزندانمان به طور مداوم پیامهای منفی را از ما میشنوند، در نهایت هر چیزی را که ما میگوییم تنظیم میکنند.
“بچه ها وقتی احساس بهتری داشته باشند بهتر عمل می کنند.”
جین نلسون، نویسنده انضباط مثبت ، در این بیانیه ساده خلاصه کرد که چگونه والدین میتوانند رفتار بهتری را در بچهها – بدون نق زدن یا سخنرانی – ترویج کنند.
هیچ کس تمایلی به عمل کردن یا بهتر شدن ندارد اگر نسبت به خود احساس بدی داشته باشد. بنابراین اگر میخواهیم فرزندانمان مسئولیت بیشتری از خود نشان دهند، ابتدا باید به آنها کمک کنیم تا احساس توانایی و شایستگی کنند.
ممکن است بالا رفتن از یک تپه بلند به نظر برسد، به خصوص اگر فرزند شما تمایلی به رفتار مسئولانه به تنهایی نداشته باشد.
اما والدین می توانند چندین کار را برای کمک به بچه ها انجام دهند. این اقدامات ممکن است نیاز به تمرین داشته باشد و نیاز به کار اولیه داشته باشد. اما در نهایت – به تدریج – بچه ها با چالش روبرو می شوند. و فایده برای ما این است که در دراز مدت می توانیم چند قدم از مدیریت زندگی آنها عقب گردیم.
در اینجا چند راه وجود دارد که می توانید فرزندان خود را به سمت استقلال بیشتر هدایت کنید و مسئولیت را آموزش دهید:
بچه ها را درگیر راه حل ها کنید
یکی از راههایی که میتوانید به فرزندان خود نشان دهید که احساس میکنید توانایی دارند، این است که از آنها بخواهید برای حل مشکل مورد نظر کمک کنند.
درخواست کمک از فرزندانمان، به جای اینکه به آنها بگوییم چه کاری انجام دهند، این پیام را ارسال می کند که ما معتقدیم آنها می توانند بهتر عمل کنند و راه حلی ارائه دهند. و این حس توانمندی باعث می شود که بچه ها بخواهند بهتر عمل کنند.
اغلب اوقات، بچه های کوچکتر از فرصتی برای حل مسئله استفاده می کنند. این گروه سنی دوست دارند در صورت داشتن فرصت بلوغ را نشان دهند.از سوی دیگر، نوجوانان ممکن است نسبت به آنها کمتر رفتار کنند. پس از سالها از والدینی که کارهایی را برای آنها انجام میدهند، آنها عدم مسئولیت خود را به عنوان یک مشکل یا حتی به عنوان چیزی که میخواهند برطرف کنند تلقی نمیکنند، بنابراین پشتکار کلیدی است.
چه زمانی برای حل مسئله به کودکان نزدیک شویم
بهترین زمان برای درگیر کردن کودکان در حل مسئله، زمانی است که مشکل پیش بیاید. به عنوان مثال، اگر پسر شما مدت کوتاهی پس از بلند شدن از رختخواب از او بپرسید، تمایلی به یافتن راه حلی برای بیدار شدن خود نخواهد داشت. در عوض، بعد از ظهر یا عصر با او در مورد این موضوع صحبت کنید در زمانی که او در حال خوردن یک میان وعده است یا روی چیز دیگری تمرکز نمی کند.
با این حال بهتر است، به خصوص اگر بیش از یک کودک در صبح هنگام بیدار شدن با مشکل مواجه هستند، از زمان ملاقات با خانواده خود استفاده کنید (یا با یک جلسه ویژه خانوادگی تماس بگیرید) تا در مورد این موضوع بحث کنید و راه حل هایی را با هم ارائه دهید.
چگونه کودکان را به سمت راه حل راهنمایی کنیم
وقتی به فرزندتان کمک می کنید راه حلی بیابد، اجازه دهید رهبری را به عهده بگیرد. دادن این آژانس به بچهها برای تصمیمگیری باعث میشود آنها سرمایهگذاری بیشتری در نتیجه داشته باشند و انگیزه بیشتری برای پیگیری آن داشته باشند. و بچه ها در صورت داشتن فرصت می توانند مشکل گشای بسیار خوبی باشند.
حل مسئله برای بچهها طبیعیتر میشود، زیرا این امر رایجتر میشود و در فرهنگ خانواده شما جای میگیرد. و همانطور که بچه ها بیشتر به حل مسئله عادت می کنند، آن را به عنوان مسئولیتی که به شرکت در آن افتخار می کنند قدردانی می کنند.
بخش مهمی از این فعالیت حفظ لحن محترمانه و غیر متهم کننده هنگام صحبت با فرزندانتان است. اگرچه این که پسرتان نمیداند چقدر ناامیدکننده است (حداقل!) تشدیدکننده است که باید هر روز صبح چندین بار به او یادآوری کنید که بیدار شود، اما سرزنش کردن او به او یاد نمیدهد که چگونه مسئولیتپذیرتر باشد. و هر تمایلی برای بهتر شدن او را از بین می برد.
برای تمرین وقت بگذارید و سپس به عقب برگردید
در حالی که حل مسئله می تواند در بسیاری از موقعیت ها راه حلی باشد، در برخی موارد ممکن است به فرزند شما به سادگی آموزش داده شود که چگونه مسئولیت پذیرتر باشد.برای مثال، بچههای جوان نمیدانند منظور از عبارت «اتاق بازی را تمیز کنید» چیست، مگر اینکه والدین به آنها نشان دهد که چگونه اسباببازیها را جمع کنند و کنار بگذارند و در حالی که میتوانیم از بچهها بپرسیم که فکر میکنند برای تمیز کردن اتاق برای تشویق مشارکت چه چیزی لازم است، آنها احتمالاً به راهنمایی ما در مورد اینکه دقیقاً چه کاری باید انجام دهند نیز نیاز دارند.
نوجوانان، اگرچه به نظر میرسد که بزرگسالان جوانی هستند که باید بهتر بدانند، اما اغلب در مهارتهایی مانند مدیریت زمان و سازماندهی نیز به مربیگری و راهنمایی نیاز دارند. مربیگری و آموزش مهارتهای کودکان با سخنرانی متفاوت است، زیرا این یک عمل همکاری با یکدیگر برای کمک به یادگیری کودک است. و مانند همیشه، حفظ لحن محترمانه باعث می شود که بحث به عنوان یک اتهام تلقی نشود.
در اینجا چند مرحله پیشنهادی وجود دارد که باید هنگام آموزش به فرزندان خود در یک کار خاص انجام دهید:
همانطور که وظیفه داده شده را انجام می دهید، از فرزندتان بخواهید به آن نگاه کند. گام به گام توضیح دهید که در حال انجام چه کاری هستید.
دفعه بعد که کار باید انجام شود، یا در لحظه، در صورت امکان، آن را با فرزندتان انجام دهید. یا می توانید بخشی از کار (مانند شستن ظرف ها) را در حالی که او قسمت دیگر را انجام می دهد، انجام دهید.
هنگامی که فرصت دوباره پیش آمد، از فرزندتان بخواهید تا زمانی که شما نظارت می کنید، این کار را خودش انجام دهد. در این مرحله مراقب باشید که به هر اشتباهی که مرتکب شده است اشاره نکنید – که می تواند باعث دلسردی شود. در عوض، در صورت امکان تحسین کنید و پیشنهاداتی ارائه دهید که او را برای موفقیت آماده کند.
وقتی پسر یا دختر شما احساس آمادگی کرد، اجازه دهید این کار را خودشان انجام دهند.
از برنامه های معمول برای تشویق استقلال استفاده کنید
یکی دیگر از راههای آموزش مسئولیتپذیری و استقلال به کودکان، استفاده از روالها است. برنامه های معمول را به عنوان نرده های محافظی در نظر بگیرید که به نگه داشتن بچه ها در مسیرشان کمک می کند.
وقتی بچهها یک روتین دارند، نیاز والدین به یادآوری انجام کارهای روزانه به آنها کاهش مییابد و به سادگی تبدیل به یک روال عادی میشود.
و در حالی که معمولاً نمی توان از بچه های جوان انتظار داشت که به طور مستقل از یک روال پیروی کنند، یک روال می تواند مبارزات قدرت مانند زمانی که زمان مسواک زدن، چرت زدن یا آماده شدن برای رختخواب است را کاهش دهد. راحتی دانستن آنچه در ریتم یک روز آینده می آید اغلب تنها چیزی است که کودک برای همکاری نیاز دارد.
راه دیگر برای تشویق مشارکت کودکان با یک روال این است که آنها را در ایجاد آن مشارکت دهید. با توجه به این مسئولیت، بچهها احساس کنترل بیشتری میکنند، و این باعث میشود که تمایل بیشتری برای ادامه دادن داشته باشند.
صبر و راهنمایی های محترمانه ما به اطمینان از موفقیت بچه ها کمک می کند زیرا آنها به پیروی از یک روال عادت می کنند. و حتی ممکن است در نهایت متوجه شوید که بچه های شما شروع به توسعه روال های خود می کنند.
باور داشته باشید که اشتباهات و شکستها در درازمدت آموزش خواهند داد
حتی بعد از اینکه به بچهها کمک میکنیم تا مشکلات را حل کنند، زمانی را برای آموزش اختصاص دهیم، و بچهها را شروع به کارهای روزمره کنیم، بچههای ما همچنان احتمالاً اشتباه میکنند و گاهی اوقات بیمسئولیت میکنند.
فرزندان ما در حال یادگیری مسئولیت پذیری هستند و مانند هر تلاشی، در این راه با شکست هایی روبرو خواهیم شد.
فکر کردن به زندگی خودمان و زمانی که دیر دخترمان را از رقص باله بردیم یا به طور تصادفی از زنگ ساعت خود خوابیدیم، مفید است.
به یاد داشته باشید که همه، از جمله فرزندان ما، از اشتباهات درس می گیرند. در حالی که فرزندان ما مرتکب اشتباهاتی می شوند – همانقدر که دیدن آن برای ما دردناک است – این پیشرفت طولانی مدت است که مهم است.
گاهی اوقات جهش های بزرگ در مسئولیت زمانی اتفاق می افتد که یک اشتباه رخ می دهد، عواقب دردناک آن احساس می شود، و کودک ما تشخیص می دهد که دیگر نمی خواهد آن تجربه را تکرار کند.
هنگامی که وسوسه انگیز است که فرزندتان را از شکست نجات دهید، این را نیز در نظر داشته باشید. زیرا باور کنید، همه ما لحظاتی را داشته ایم که در اعماق قلبمان می خواهیم فرزندانمان را از تجربه ناراحتی ناشی از شکست نجات دهیم.
اما اگر به فرزندانمان اجازه ندهیم اشتباهات خود را در دوران کودکی حل کنند، احتمالاً متوجه خواهیم شد که در بزرگسالی زمانی که خطرات اغلب بیشتر است، باید آنها را تحمل کنند.
مطمئن شوید که هویت شما در زندگی فرزندتان پیچیده نشده است
یکی دیگر از تلههایی که باید هنگام رها کردن و سپردن مسئولیت بیشتر به فرزندتان به آن توجه کنید این است که مطمئن شوید هویت شما در زندگی فرزندتان پیچیده نشده است.
احساس خوب بودن احساس دوست داشتن و نیاز و ضروری است. هر بار که فرزند ما مسئولیت بیشتری به عهده می گیرد و مستقل تر می شود، لحظه ای است که کمتر به ما نیاز دارد و این درک می تواند دردناک باشد.
اما حقیقت این است که عاشقانه ترین کاری که می توانیم برای فرزندانمان انجام دهیم این است که آنها را برای دنیایی که بدون ما با آن روبرو خواهند شد آماده کنیم. و هر چه بیشتر آنها را مربی و آموزش دهیم و اعتماد خود را به توانایی آنها نشان دهیم، آنها با کمال میل مسئولیت بیشتری را به عهده خواهند گرفت.و این احساس خوب اتکا به خود به آنها کمک می کند تا اوج بگیرند.