کسب و کارمدرسهمهدکودک

قرمز شدن/ انیمیشن تابو شکنی پیکسار

این فیلم اولین فیلمی است که توسط زنان کارگردانی، نویسندگی و تولید شده است و استعاره ای شوخ از بلوغ پیدا می کند. اما همه آن را دریافت نمی کنند!

شان چندلر، یوتیوب‌بر سرشناس، انیمیشن “قرمز شدن” را قطبی ترین تولید پیکسار دانست. بر اساس اکثر واکنش‌های توییتر و امتیاز اولیه بسیاری از مردم آن را دوست دارند. اما تعداد انگشت شماری از افراد آن را تایید نمی کنند.» پیکسار معمولاً فیلم هایی با جذابیت وسیع می سازد. قرمز شدن از این قاعده مستثنی ست.

چه چیزی در مورد یک دختر تورنتویی که گاهی به یک پاندا قرمز تبدیل می شود، بیگانه و جذاب است؟ چه چیزی آن را “عجیب” می کند، همانطور که این منتقد محبوب سینما گفته است؟ خب، همه چیز به این بستگی دارد که قهرمان فیلم، Meilin، یا Mei Mei برای خانواده اش، چگونه پریود می شود.

کارگردان Domee Shi و یکی از نویسندگان جولیا چو استعاره ای مناسب برای توصیف تجربه نابسامان نوجوان شدن و تغییرات همراه آن که در بدن فرد اتفاق می افتد را ارائه کرده اند.

 Mei Mei 13 ساله است و در سال ۲۰۰۲ در تورنتو زندگی می کند. او تنها فرزند در یک خانواده چینی الاصل است. او در مدرسه به طور مستقیم A را دریافت می کند، در گروه فلوت می نوازد، گروهی از دوستان نسبتاً بداخلاق دارد، و وقتی کلاس هایش را تمام می کند، به خانه می آید تا به والدینش کمک کند معبدی را که به اجدادشان تقدیم کرده اند اداره کنند. مادرش با کلیشه آسیایی-آمریکایی “مادر ببر” مطابقت دارد: زنی درستکار و بی امان که دخترش را به عنوان نوعی طرح اولیه برای برتری نگه می دارد. همه چیز تغییر می کند روزی که Mei Mei از خواب بیدار می شود و تبدیل به یک پاندا قرمز می شود. ناگهان او یک موجود وحشی است. بوی خنده داره نوسانات خلقی او غیرقابل پیش بینی است. او نمی تواند احساسات خود را کنترل کند. او پسرها را دوست دارد. او مادرش را دوست ندارد. و او نیاز دارد،  قطعاً گروه پسر مورد علاقه خود، ۴*Town را ببیند. آهنگ‌های گروه در این فیلم، توسط بیلی آیلیش خواننده و برادرش فینیاس اوکانل نوشته شده‌اند.

اولین فیلم پیکسار که صرفاً توسط یک زن کارگردانی شده است – شی همچنین مسئول فیلم کوتاه بائو برنده جایزه است – امتیاز ۹۵ درصدی را  دارد و تنها انتقادات ملایمی از گوشه هایی مانند مایا فیلیپس از نیویورک تایمز وجود دارد. تعجب انگیز است که آیا تصویری که از زنان آسیایی ارائه می دهد، بازنمایی است یا کلیشه ای. اما صداهای مردانه ای نیز وجود دارند که به سادگی آن را درک نمی کنند، که همگی خود را با عبارات مشابه بیان می کنند: «این کاری نیست که پیکسار معمولاً انجام می دهد. من فقط یک گروه بسیار کوچک از مردم را می بینم که قادر به درک این فیلم هستند.

شان اوکانل منتقد نقدی برای نوشت که در آن از فیلم به دلیل نداشتن مضامین جهانی انتقاد کرد. این فیلم کاملاً به نظر می رسد که برای دوستان Domee Shi و اعضای نزدیک خانواده ساخته شده است. که خوب است… اما همچنین، محدوده آن کمی محدود است.» این بازبینی بعداً لغو شد، در حالی که اوکانل در توییتر اظهار داشت: «برخی از فیلم‌های پیکسار برای مخاطبان جهانی ساخته شده‌اند. قرمز شدن نیست. مخاطب هدف برای این یکی احساس می کند بسیار خاص و بسیار محدود است. اگر در آن هستید، این ممکن است برای شما بسیار خوب باشد.»

واکنش‌ها بلافاصله بود: « تبدیل شدن قرمز یک داستان روی سن است که به معنای واقعی کلمه هر کسی می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند. این درباره نوجوانی است که در حال بزرگ شدن است، شروع به کشف استقلال و ناهنجاری/چالش‌هایی می‌کند که با آن مرحله از زندگی‌شان همراه است. بسیاری از ما از طریق آن زندگی کرده‌ایم،” . این همان چیزی است که وقتی مردان سفیدپوست به عنوان پیش فرض ارائه می شوند اتفاق می افتد. تماشاگران برای همیشه با قهرمانان مرد سفیدپوست همدلی کرده‌اند، اما شما یک دختر آسیایی را در انیمیشن می‌بینید و این افراد وجود آنها را زیر سوال می‌برند. 

بحث و جدل به طور خاص بر روی نمایش شخصیت‌های غیرسفیدپوست متمرکز است، اما شگفت‌انگیز است که چگونه برخی از منتقدان قادر به درک فیلمی در مورد دختری که گل صد تومانی قرمزش شکوفا شده است، همانطور که مادر Meilin شاعرانه آن را بیان می‌کند، قابل توجه است. برای چیزی که برای بسیاری از مخاطبانش بسیار نزدیک است، استودیوی انیمیشن سازی رقیب دیزنی مدت هاست که از موضوع بلوغ و عوارض آن دوری کرده است.

 فیلم اخیر « لوکا » با بررسی عدم تطابق زمانی که دو دوست با سرعت‌های متفاوت بزرگ می‌شوند، از برخی جهات یک انحراف بود. یک کوتاه ده دقیقه ای دیزنی به نام داستان قاعدگی برای کمپانی کیمبرلی کلارک در سال ۱۹۴۶ تولید شد و در مدارس پخش شد. اما به جز این، هیچ کس هرگز فکر نمی کرد که به تغییرات هورمونی Mulan، Moana یا Merida از Brave اشاره کندد.”

در سال ۲۰۱۲، برندا چپمن، فیلمنامه‌نویس و انیماتور، داستان Brave را در مورد وارث اسکاتلندی که نمی‌خواهد شاهزاده خانم شود و به طور تصادفی مادرش را به خرس تبدیل می‌کند، توسعه داد. بی دلیل نیست که فکر کنیم تیم Turning Red با پاندا قرمز خود به او ادای احترام می کنند. چپمن در مقاله ای در نیویورک تایمز تأثیر این کار را بر او توضیح داد. «این داستانی بود که من خلق کردم، که از یک مکان کاملا شخصی، به عنوان یک زن و یک مادر آمده بود. گرفتن آن و دادن آن به شخص دیگری و در عین حال یک مرد، واقعاً در سطوح مختلف ناراحت کننده بود . »

 بر اساس مطالعه وب سایت کاریابی Zippia، تنها ۲۶ درصد از افرادی که در ایالات متحده در زمینه انیمیشن کار می کنند، زن هستند. لازم است فیلمی از بزرگترین استودیو انیمیشن سازی برای اولین بار یک کارگردان زن، تهیه کننده زن و فیلمنامه نویس زن داشته باشد تا فیلمی درباره دوره ها صحبت کند. برای برخی، دیده شدن زنان تنها می تواند به عنوان به حاشیه راندن خودشان تعبیر شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


این سایت با کمک گوگل ایمن شده است

دکمه بازگشت به بالا