۱۲ راه برای رهایی از تنهایی و افسردگی
۱. کتاب های الهام بخش بخوانید
من نمی خواهم شما کتاب های خودیاری را بخوانید. آنها احساس بهتری در شما ایجاد نمی کنند.
آنها همان چیزی را که باید احساس کنید به شما نشان میدهند، و این مفید نیست. شما می دانید که باید چه احساسی داشته باشید. برای گفتن این موضوع به کتاب نیازی ندارید.
۲. یک فیلم خوب تماشا کنید
یادم می آید که چگونه خودم را در رختخواب می خوابانم و بعدازظهر را با تماشای فیلم هایی سپری می کردم که روحم را تحت تأثیر قرار می داد.
من فیلم هایی درباره شگفتی ها، داستان های الهام بخش و پایان های خوش تماشا کردم. بله، من به فیلمی با پایان خوش نیاز داشتم تا بتوانم باور کنم که چنین فیلمی وجود دارد.
۳. گریه کن
میدانی، گاهی تنها چیزی که نیاز داریم یک گریه خوب، هق هقآور و خفهکننده برای ده دقیقه است. و سپس ادامه دادن به روزمان آسان تر می شود.
آیا تا به حال این نیاز عمیق را برای گریه کردن احساس کرده اید، اما نمی توانید؟ من شما را تحت پوشش قرار داده ام! فقط قول بده کوتاه بمانی و بعد لبخند بزن.
۴. یک حیوان خانگی بپذیرید
افسردگی و تنهایی از عمل ساده مراقبت از موجود دیگری متنفر است.
میدونی چرا؟
زیرا در این لحظات به کسی نیاز داریم که به ما نشان دهد که به او اهمیت می دهد. یک توله سگ یا بچه گربه ناز این عشق و مراقبت را به شما نشان می دهد. آنها شما را در آغوش می گیرند و گرمای مورد نیاز شما را در طول یک روز بد اضافه می کنند.
بنابراین، یک حیوان خانگی را قبول کنید.
۵. چیز کوچکی را انتخاب کنید که منتظر آن باشید
هر روز چیز کوچکی را انتخاب کنید که منتظر آن باشید.
آیا قرار است یک قهوه با یک دوست باشد؟ آیا این یک فنجان شکلات گرم است؟ آیا کتاب جدیدی است که شروع به خواندن کرده اید؟ هر چه هست، آن را به عنوان رویداد روز در نظر بگیرید.
آن را منحصر به فرد کنید و آن را از دست ندهید.
۶. درس رقص
یادم میآید سالها پیش زمانی که تنها زندگی میکردم و احساس میکردم تنها مجرد اطرافم هستم. همه کسی را داشتند که به خانه بروند، کسی منتظر آنها بود.
تصمیم گرفتم در کلاس های سالسا شرکت کنم. ترجیح دادم زمان را با فعالیتی پر کنم تا اینکه در خانه بمانم و درد را احساس کنم.
و این یکی از تصمیمات درست زندگی من بود.
معلوم شد که من سالسا را دوست داشتم و آنقدر از آن لذت می بردم که بعد از پایان درس من، اغلب برای دوره بعدی نیز می ماندم. فقط چند ساعت رقصیدن در هفته مرا بسیار خوشحال کرد. و این واقعیت که من تنها زندگی می کردم به من این آزادی را داد که تا زمانی که می خواهم در باشگاه سالسا بمانم. به نظر می رسد که تنهایی می تواند مزایای خود را نیز داشته باشد.
۷. با یک دوست تماس بگیرید
ما اغلب فکر می کنیم هیچ کس به ما اهمیت نمی دهد.
منتظریم تا مردم با ما تماس بگیرند و از ما بپرسند که چه احساسی داریم. وقتی احساس ناراحتی میکنیم، میل به توجه داریم، و هیچ چیز بهتر از این نیست که در همان لحظه یک تماس تلفنی دلسوزانه دریافت کنیم.
اما بیشتر روزها – این اتفاق نمی افتد.
به همین دلیل است که به جای اینکه منتظر باشم تا کسی با من تماس بگیرد، اغلب تلفن را برمی دارم و با دوستانم تماس می گیرم. و از آنها می پرسم که چطور هستند، چه کار می کنند.
گاهی آنها بیشتر از من به کمک آنها نیاز دارند. گاهی اوقات فقط یک گپ کوچک لبخند را بر لبانم باز می گرداند.
گاهی هیچ کدام از اینها اتفاق نمی افتد. اما به هر حال، آن تماس را برقرار کنید و امروز آن را امتحان کنید.
۸. یک دفتر خاطرات سپاسگزاری داشته باشید
زن-نوشتن-در-یک-ژورنال
یکی از بهترین کارهایی که تا به حال برای خودم انجام داده ام این است که شروع به نگه داشتن یک دفتر خاطرات سپاسگزاری کنم.
در بدترین روزهای افسردگی و تنهایی ام، شب ها تا دیروقت بیدار می ماندم و به صفحه خالی خیره می شدم و به این فکر می کردم که آیا اصلاً چیزی وجود دارد که بتوانم بابت آن شکرگزار باشم.
همیشه!
گاهی اوقات سپاسگزار بودم که تمام روز را با گریه سپری نکردم. گاهی اوقات، سپاسگزار بودم که توانستم یک یا دو بار در طول روز لبخند بزنم… هر چیزی که در زندگی من تغییر می کرد، آن را یادداشت می کردم.
با گذشت زمان شمردن نعمت های شما آسان تر و آسان تر می شود. آن را برای چند هفته، نه چند روز امتحان کنید. خودت ببین.
۹. شبکه های اجتماعی را ترک کنید
آیا توجه کرده اید که هر چه ما “معاشرتر” باشیم، افسردگی و تنهایی بیشتر به ما حمله می کند؟
رسانه های اجتماعی را برای مدتی ترک کنید.
نیازی نیست ببینید که دیگران چگونه اوقات زندگی خود را می گذرانند (به هر حال، در بیشتر موارد – آنها اینطور نیستند).
نیازی نیست فاصله بین افسردگی و تنهایی خود و سایر دیوانگی های کنونی جهان را افزایش دهید.
دنیای آنلاین را ترک کنید و ببینید دنیای واقعی اطراف شما چه چیزی ارائه می دهد.
که می تواند یکی از موارد بعدی باشد…
۱۰. خانه را تمیز کنید
اگر در آشفتگی زندگی می کنید، نمی توانید آرامش درونی خود را پیدا کنید و احساس خوبی داشته باشید. همچنین نمی توانید با افسردگی و تنهایی مبارزه کنید.
اگر اتاق، آپارتمان یا خانه شما نامرتب است – آن را تعمیر کنید. گرد و غبار را تمیز کنید، شناور کنید، و همه چیز را در دنیای بیرون در جای خود قرار دهید. و سپس ببینید چقدر در درون خود احساس بهتری دارید.
۱۱. گل بکارید
این ساده است، و در عین حال، معنای آن می تواند مهم و عمدتا نمادین باشد.
گلی بکار و اسمش را شادی بگذار. آن را به اندازه کافی آبیاری کنید و رشد آن را تماشا کنید. شادی شما رشد می کند. متوجه منظورم شدی؟
۱۲. به یک کافی شاپ کوچک بروید و تماشای مردم را تمرین کنید
یک کاپوچینوی بزرگ سفارش دهید، بهترین میز ممکن را انتخاب کنید و نیم ساعتی را صرف تماشای مردم در خیابان کنید.
آنها چه شکلی هستند؟ چه می پوشند؟ آیا آنها خوشحال هستند؟
به داستان هایی در مورد آنها فکر کنید و یک پایان خوش برای آنها ایجاد کنید. تماشای مردم به معنای برداشتن تمرکز از دنیای شما و تغییر آن به شخص یا چیز دیگری است. آن کمک می کند!