سبک زندگیمقالات آموزشی

چگونه از طریق عشق به روابط خود صدمه می زنیم؟

عشق درد دارد، مثل فیلم‌های هالیوودی یا رمان‌های عاشقانه نیست. عشق واقعی بسیار آشفته‌تر، کثیف تر و دردناک‌تر است. مهم نیست چقدر ممکن است کسی را دوست داشته باشید، یا آسیب می بینید یا در نهایت به کسی که دوستش دارید آسیب می رسانید.

عشق درد است

نوشته های مشابه

به قول قدیمی ها، ما کسانی را که بیشتر دوستشان داریم آزار می دهیم. بله، وحشتناک به نظر می رسد، اما در واقع مقداری علم در آن وجود دارد. وقتی کسی را دوست داریم، چه عاشقانه و چه افلاطونی، محافظان خود را ناامید می کنیم و با یکدیگر صادق، باز و آسیب پذیر می شویم. در حالی که این باید رابطه ما را قوی‌تر کند، اما در واقعیت، زمینه‌ای را ایجاد می‌کند که به کسانی که دوستشان داریم، عمدا یا ناخواسته آسیب می‌زنیم.

  • ما می جنگیم.
  • ما بحث می کنیم.
  • ما فریاد می زنیم.
  • ما آنها را نادیده می گیریم.
  • ما آنها را به خاطر اشتباهاتمان مقصر می‌دانیم.

اگرچه ما احساس شرمساری و پشیمانی از کارهای خود می کنیم، اما رفتار ما در نهایت باعث ایجاد خطوط گسل در روابط ما می شود که منجر به پایان زودرس آن می شود. در واقع، محققان دریافته‌اند که ما بیشتر مستعد نشان دادن پرخاشگری به افرادی هستیم که بیشتر دوستشان داریم و به آنها اهمیت می‌دهیم.

بر اساس یک مطالعه در سال ۲۰۱۴، “افرادی که بیشتر با آنها ارتباط برقرار می کنیم (مانند اعضای خانواده، دوستان، شرکای عاشقانه) بیشترین احتمال را دارند که ما را عصبانی کنند” و اینکه چگونه به مردم صدمه می زنیم در درجه اول “به رابطه ما با آنها بستگی دارد.”  محققان مشاهده کردند که ما می توانیم به طور مستقیم به عزیزانمان صدمه بزنیم، مانند پرخاشگری فیزیکی یا کلامی، یا به طور غیرمستقیم مانند اجتناب از آنها یا شکایت از آنها به دیگران. این مطالعه می‌افزاید: «چه آسیب به شکل کلام یا ضربات باشد، پرخاشگری برای افراد و روابط مضر است».

با این حال، وقتی می فهمید که آسیب رساندن ناخواسته به کسی که دوستش دارید، بخشی طبیعی از هر رابطه است، می تواند به شما کمک کند رفتار سمی خود را کنترل کنید و در چگونگی تقویت رابطه خود آگاهانه تر عمل کنید.

دلایلی که باعث می شود به کسی که دوستش دارید آسیب بزنید

آیا رفتار شما با عزیزتان رابطه زیبای شما را از بین می برد؟ آیا مدام به کسی که دوستش دارید را بارها و بارها آزار می دهید؟ سپس حقایق زشتی وجود دارد که باید آنها را درک کنید. در اینجا چند دلیل وجود دارد که ما به کسانی که بیشتر دوستشان داریم آسیب می زنیم –

۱.انتظارات غیر واقعی

توقعات به طور طبیعی در هر رابطه ای به‌وجود می آیند. اما وقتی کسی را بیشتر از همه دوست دارید، انتظارات شما به راحتی می تواند غیر واقعی و غیر منطقی شود. و هنگامی که این انتظارات برآورده نمی شوند، می توانید عصبانی شوید و در نهایت به کسی که دوست دارید آسیب بزنید. یکی از مشکلات اصلی این توقعات این است که اغلب از آنها بی اطلاع رها می شوند زیرا ما از عزیزانمان انتظار داریم ذهن ما را بخوانند و دقیقاً همان کاری را که ما می خواهیم انجام دهند. اما همانطور که قبلاً باید می‌دانید، این هرگز در واقعیت اتفاق نمی افتد.

 

چیزی که ما متوجه نمی شویم این است که این انتظارات غیرواقعی از عزیزان و روابط ما در صورت برآورده نشدن آنها منجر به ناامیدی می شود. ما شروع به مقایسه رابطه خود با دیگران می کنیم و فراموش می کنیم که چه چیزی رابطه ما را معنادار می کند. یک مطالعه در سال ۲۰۱۱ نشان داده است که وقتی به طور غیرواقعی به شریک عاشقانه خود به عنوان یک شریک ایده آل نگاه کنیم، رضایت زناشویی ما کاهش می یابد. این مطالعه می‌افزاید: «افرادی که معتقدند شریک زندگی‌شان ایده‌آل‌های آن‌ها را منعکس می‌کند، ممکن است زمانی ناامید شوند که چگونه شریک زندگی‌شان از این استانداردهای عالی کوتاهی می‌کند».

 

هر چه کسی برای ما ارزشمندتر باشد، انتظارات ما از او بیشتر است. بنابراین وقتی کوچکترین مشکلی پیش بیاید، ما احساس ناراحتی می کنیم و در مقابل به طرف مقابل صدمه می زنیم. ما باید بدانیم که هیچ یک از ما کامل نیستیم و همه ما ناقص هستیم. به جای اینکه عزیزانمان را ایده آل کنیم، باید آنها را همانطور که هستند بپذیریم و انتظاراتمان را منطقی نگه داریم.

۲. ترومای گذشته حل نشده

پس چرا مردم کسانی را که دوستشان دارند آزار می دهند؟ دلیل ممکن است عمیقاً در تجربیات دوران کودکی ما باشد. تجارب نامطلوب دوران کودکی می تواند منجر به ترومای حل نشده ای شود که اغلب در بزرگسالی ناخودآگاه آن را بازسازی می کنیم. و همانطور که زندگی می خواهد، اکثر ما در کودکی تجربه های آسیب زا را پشت سر گذاشته ایم. چه مورد آزار و اذیت قرار گرفته باشید، چه نادیده گرفته شده باشید، چه رها شده باشید و چه با موقعیتی مواجه شده اید که زخم عمیقی در ذهن و قلب شما به جا گذاشته است، آسیب های گذشته می تواند روابط ما را در بزرگسالی خراب کند. این می تواند ما را وادار کند که با والدین، دوستان و شرکای عاشقانه خود رفتاری پرخاشگرانه داشته باشیم. بنابراین اگر هنوز با تأثیرات آسیب های دوران کودکی کنار می آیید، به احتمال زیاد خود را در حال آسیب رساندن به کسی که دوستش دارید می بینید.

مطالعات نشان داده است که آسیب های دوران کودکی می تواند منجر به مشکلات بین فردی در بزرگسالی شود. محققان توضیح می‌دهند که آسیب‌های گذشته «به الگوهای بین‌فردی غالب به جای الگوهای تسلیم‌کننده بین فردی در بزرگسالی مرتبط است». بنابراین اگر در دوران کودکی توسط والدین یا دیگران مورد آزار و اذیت قرار گرفته اید یا مورد آزار و اذیت قرار گرفته اید، احتمالاً به عنوان یک بزرگسال بدون اینکه متوجه شوید، از نزدیکان خود، به خصوص شریک عاشقانه خود سوء استفاده می کنید.

متأسفانه، تجربیات ما شخصیت و هویت ما را شکل می دهد، چه مثبت و چه منفی. در بزرگسالی ما ناخواسته به دنبال احساساتی هستیم که در بزرگسالی تجربه کرده ایم. بنابراین ما به گونه‌ای رفتار و رفتار می‌کنیم که واکنش‌های دوستان، شریک زندگی یا عزیزانمان باعث ایجاد خاطرات و احساسات دوران کودکی ما شود. با این حال، ناخودآگاه به کسانی که بیشتر دوستشان داریم آسیب می‌رسانیم و روابطمان را به خاک می‌سپاریم. یک مطالعه در سال ۲۰۲۰ نشان می دهد که “بازماندگان ترومای انباشته دوران کودکی (CCT) در معرض خطر بیشتری از مشکلات بین فردی از جمله نارضایتی زوجین قرار دارند.”

۳. عدم ارتباط

وقتی مهارت‌های ارتباطی ضعیفی دارید، ممکن است ناخواسته به کسی که دوستش دارید اغلب آسیب بزنید. به جای انتقال احساسات منفی، مانند عصبانیت و ناامیدی، به شیوه ای سالم، ممکن است احساسات دشوار خود را به شیوه ای ناسالم بیان کنید. این می‌تواند منجر به رفتار پرخاشگرانه منفعلانه شود، مانند مشاجره‌های دوره‌ای، بی‌صدا کردن یا سنگ اندازی کردن، انتقاد کردن و غیره. همچنین ممکن است تصور کنید که عزیزتان چه فکری می‌کند و بدون هیچ دلیل واقعی واکنش منفی نشان دهید.

مهارت های ارتباطی ضعیف در روابط می تواند باعث درد عاطفی ناخواسته برای عزیزان شما شود و به طور قابل توجهی رابطه شما را ضعیف کند. محققان دریافته‌اند که کیفیت ارتباط بین عزیزان می‌تواند به طور قابل‌توجهی بر قضاوت آنها در مورد رضایت از رابطه تأثیر بگذارد. یک مطالعه در سال ۲۰۱۶ نشان داد که “ارتباطات نقش اصلی را در مدل های زوال رابطه ایفا می کند، زیرا اعتقاد بر این است که پیوندهای صمیمانه تا حدی قوی می مانند که شرکا با حساسیت به یکدیگر پاسخ می دهند.”

وقتی مهارت های ارتباطی مناسبی نداشته باشید، نمی توانید احساسات خود را به طور مؤثر به اشتراک بگذارید، که منجر به سردرگمی و هرج و مرج می شود. اگر نتوانید نیازها، انتظارات و خواسته های خود را به طور واضح به عزیزتان منتقل کنید، منجر به تلخی و رنجش می شود. این به نوبه خود باعث بحث های مکرر، انتقاد و تحقیر می شود. وقتی به طور مداوم در بیان احساسات خود شکست می خورید، متوجه خواهید شد که به کسی که شدیداً دوستش دارید آسیب می رسانید.

۴. سبک دلبستگی

آیا احساس می کنید که لیاقت دوست داشتن را ندارید؟ احساس بی لیاقتی اغلب به دلیل سبک دلبستگی ناسالم در دوران کودکی ایجاد می شود که می تواند روابط ما را در بزرگسالی پیچیده کند. بر اساس نظریه دلبستگی، سبک دلبستگی ما شامل نحوه واکنش عاطفی و واکنش ما به دیگران، از جمله تعاملات و رفتارهای ما با دیگران است. سبک دلبستگی دوران کودکی ما می تواند به شدت بر روابط صمیمانه ما در بزرگسالی تأثیر بگذارد.

چیزی که در مورد عشق و روابط وجود دارد این است که ما همیشه به دنبال آشنایی هستیم. اگر چه ناخودآگاه به دنبال عشق ورزیدن هستیم که عشق را در دوران کودکی می شناسیم. از این رو، ما همان الگوهای ارتباطی را در روابط صمیمانه بزرگسالان خود بازسازی می کنیم که توسط والدین یا مراقبان اولیه ما آموزش داده شده است.

اگر روابط دوران کودکی شما تحت سلطه سوء استفاده، از دست دادن یا درد عاطفی بود، احتمالاً سبک دلبستگی ناایمن یا مضطرب-اجتنابی ایجاد کرده اید. تحقیقات نشان می‌دهد که بزرگسالانی که سبک‌های دلبستگی ناایمن دارند، نسبت به بزرگسالانی که دلبستگی ایمن دارند، «درد بیشتری را تجربه می‌کنند». مطالعات همچنین نشان داده اند که دلبستگی ناایمن نیز با عزت نفس پایین، نگرش های ناکارآمد، اضطراب و افسردگی ارتباط نزدیکی دارد. در واقع، گزارش شده است که افراد مبتلا به “سبک های دلبستگی اضطرابی-اجتنابی و اضطرابی-مقاوم” دارای مشکلات رفتاری، مشکلات عاطفی و ناتوانی اجتماعی هستند.

بنابراین اگر در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته اید و در دوران کودکی به شما یاد داده اند که عشق ورزیدن یا دریافت محبت را به شیوه ای خاص دریافت کنید، آنگاه به دنبال یا ایجاد همان الگوها در روابط بزرگسالان خود خواهید بود. از این رو، برای دریافت آن احساس آشنای عشق، مهم نیست که چقدر ناامن یا توهین آمیز بوده است، ممکن است متوجه شوید که به کسی که دوستش دارید آسیب می زنید.

وقتی سبک دلبستگی ناسالمی دارید، نیازها و احساسات خود را به طور مکرر سرکوب خواهید کرد. با این حال، ممکن است همچنان در رابطه نیازمند، چسبیده یا وابسته شوید که می تواند منجر به رفتارهای سمی شود.

۵. عزت نفس پایین و خود تخریبی

وقتی عزت نفس نداریم، بر روی دید ما و اعتماد به نفسمان تأثیر می گذارد. ما احساس می کنیم بی کفایت، ناتوان و مورد بی مهری هستیم. ما احساس ناامنی می کنیم و از اینکه عزیزانمان را از دست بدهیم یا آنها را ناامید کنیم می ترسیم. و از این ناامنی، رفتارهای سمی ممکن است به وجود بیاید که می تواند ما را به کسی که بیشتر دوستش داریم آسیب بزند. وقتی خود را نالایق می بینیم، عمدا یا ناخواسته روابطمان را خراب می کنیم.

علیرغم اینکه می خواهیم دوست داشته باشیم و یک رابطه صمیمانه ایجاد کنیم، عزت نفس ضعیف ما را وادار می کند تا ارتباط عاطفی را که با عزیزمان به اشتراک می گذاریم خراب کنیم. مسائل مربوط به عزت نفس شما را به این باور می رساند که لیاقت دوست داشته شدن را ندارید، و بنابراین در پذیرش اینکه شریک یا عزیزتان می تواند احساسات مثبت و قوی برای شما داشته باشد، مشکل دارید. این منجر به سطحی از بی اعتمادی می شود و بنابراین شما شروع به آزمایش می کنید که واقعاً چقدر شما را دوست دارند. شما شروع به انتقاد و سوء استفاده مکرر از آنها می کنید فقط برای اینکه آزمایش کنید تا چه حد می توانید آنها را پیش ببرید.

اگرچه ممکن است فقط به دنبال تأیید اعتبار باشید یا سعی کنید به خودتان ثابت کنید که عزیزتان واقعاً به شما اهمیت می‌دهد، مهم نیست که در آن زمان چقدر اوضاع تلخ باشد، ناخواسته در نهایت به کسی که دوستش دارید آسیب می‌زنید. برعکس، ممکن است واقعاً باور داشته باشید که شریک عاشقانه شما برای شما خیلی خوب است و آنها به راحتی می توانند فردی بهتر از شما را پیدا کنند. این باور که شما به اندازه کافی برای آنها خوب نیستید، شما را به رفتار پرخاشگرانه در رابطه سوق می دهد تا ارتباط عاطفی را از بین ببرید. این به شما کمک می کند تا به طور ناخودآگاه دوباره آنچه را که به اشتباه فکر می کنید درست است تأیید کنید – شما ارزش عشق را ندارید.

چنین رفتارهای سمی، دستکاری و خود خرابکاری ناشی از عزت نفس پایین است. این نه تنها به فردی که دوستش دارید آسیب می رساند، بلکه منجر به از هم پاشیدگی رابطه می شود. باید به خود بگویید که ناکافی نیستید و دوست داشتنی هستید. شما لایق عشق هستید و سزاوار شادی هستید. همچنین می توانید برای کار بر روی عزت نفس و احساس ارزشمندی خود با یک درمانگر مشورت کنید.

۶. شما نمی دانید که به آنها صدمه می زنید

این احتمال وجود دارد که شما بیش از حد استرس داشته باشید یا بیش از حد بر روی زندگی و مسائل شخصی خود متمرکز شده باشید که نتوانید متوجه شوید که فرد مورد علاقه شما به توجه، تأیید و قدردانی شما نیاز دارد. به جای نشان دادن عشق و مراقبت، در نهایت بدون فکر به کسی که دوستش دارید آسیب می رسانید.

۷. شما بیش از حد با آنها راحت هستید

اگرچه کمی متناقض است، اما اغلب با شخصی که بیشتر با او احساس راحتی می کنیم رفتار خشن داریم. همانطور که با آنها راحت هستید، به جای بهترین خود، خود واقعی  را نشان می دهید. و خود واقعی ما اغلب ناقص است و لزوما بهترین نسخه نیست.

۸. آنها را بدیهی می گیرید

این امکان وجود دارد که متوجه شوید به کسی که دوستش دارید آسیب می رسانید زیرا او شما را همانطور که هستید می پذیرد. با این حال، پذیرش آنها ممکن است باعث شود آنها را بدیهی فرض کنید و بنابراین هیچ تلاشی برای تقویت رابطه انجام نمی دهید. اما باید متوجه باشید که عزیزتان نیز به اندازه شما به عشق و پذیرش نیاز دارد و بنابراین ممکن است احساس ناراحتی کند.

۹. توشه عاطفی دارید

اگر در گذشته در یک رابطه سمی بوده اید، ممکن است آن الگوهای منفی را در رابطه فعلی خود حمل کنید. شما نمی توانید تمام دردی که تجربه کرده اید را رها کنید یا نمی توانید همسر سابق خود را ببخشید، بنابراین به شریک فعلی خود صدمه می زنید.

۱۰. شما فاقد همدلی هستید

اگر به طور مکرر به کسی که دوستش دارید صدمه می زنید، ممکن است احساس همدلی و شفقت نداشته باشید. از آنجایی که نمی‌توانید با کفش‌های استعاری آنها راه بروید و دیدگاه‌های آنها را درک نمی‌کنید، ناخواسته به احساسات آنها آسیب می‌زنید.

۱۱. شما تکانشی رفتار می کنید

اگر قادر به کنترل رفتار منفی نیستید و آسیب رساندن به دیگران به سرعت به عادت تبدیل می شود، ممکن است از تکانشگری رنج ببرید. ممکن است به دلیل نیاز شما به توجه یا احساس غفلت باشد، اما شما قادر به کنترل رفتار سمی خود نیستید. تکانشگری همچنین می تواند با برخی اختلالات روانپزشکی مانند ADHD، اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی مرتبط باشد.

۱۲. از تعهد می ترسید

ممکن است به دلایل مختلف از تعهد به رابطه بترسید، مانند از دست دادن آزادی خود یا شک دارید که آیا واقعاً فرد مناسبی است یا خیر. اگرچه ممکن است طرف مقابل را دوست داشته باشید، اما هنوز احساس می کنید چیزی اشتباه است. بنابراین ممکن است بدون اینکه متوجه شوید به آنها آسیب برسانید، زیرا فاصله ای رو به رشد بین یکدیگر حفظ می کنید.

۱۳. با صدمه زدن به آنها احساس امنیت می کنید

وقتی از بی توجهی، رها شدن یا طرد شدن از طرف کسی که دوستش دارید می ترسید، احتمالاً برای محافظت از خود به او صدمه می زنید. با رفتار پرخاشگرانه یا سرزنش کردن به آنها، به دنبال جلب توجه بیشتر هستید و امیدوارید که آنها شما را بیشتر دوست داشته باشند.

۱۴. می خواهید از رابطه خارج شوید

ممکن است از رابطه خود کاملاً راضی نباشید و به نوعی احساس نارضایتی یا مورد بی مهری داشته باشید. به جای اینکه صادقانه با شریک زندگی خود صحبت کنید، سعی می کنید او را دستکاری کنید تا شما را ترک کند. آزار رساندن به کسی که دوستش دارید ممکن است راه شما برای پایان دادن به یک رابطه باشد، چه دانسته یا ناآگاهانه.

۱۵. معتقدید عشق دردناک است

این احتمال وجود دارد که شما در خانواده ای بزرگ شده باشید که در آن تعارض طبیعی بوده است و بنابراین اکنون عشق را با انتقاد، مشاجره و سوء استفاده مرتبط می دانید. دعوا با شریک یا عزیزتان شاید راه شما برای نشان دادن اشتیاق و عشق باشد.

۱۶. شما در حال کنترل هستید

ممکن است بخواهید بر رابطه مسلط شوید یا ممکن است فردی کنترل کننده باشید. به دلیل این نیاز به کنترل، فردی را که عاشق او هستید، می ترسانید، قلدری می کنید یا به او صدمه می زنید.

۱۷. شما حسود هستید

به چیزی که عزیزتان در زندگی به دست آورده حسادت می کنید و در خفا از موفقیت و خوشبختی او رنجیده می شوید. حسادت شما ممکن است باعث شود که دستاوردهای آنها را به حداقل برسانید یا موفقیت آنها را نادیده بگیرید. این می تواند باعث شود به فردی که دوستش دارید آسیب برسانید و رابطه را خراب کنید.

۱۸. شما کینه جو هستید

ممکن است به طور عمدی یا ناخواسته توسط شریک زندگی تان صدمه دیده باشید و به جای اینکه او را ببخشید یا از رابطه دور شوید، به دنبال انتقام با آزار دادن او باشید. نیاز شما به انتقام ممکن است شما را به سمت رفتار سمی سوق دهد و به آنها آسیب برساند.

۱۹. شما فردی سمی هستید

در حالی که ممکن است گاهی بدون اینکه متوجه شوید به کسی که دوستش دارید آسیب می‌رسانید، ممکن است با تحمیل درد عاطفی به عزیزانتان لذت ببرید. این امکان وجود دارد که شما فردی خودشیفته و سمی باشید که می‌خواهد با تحقیر دیگران، نفس خود را تقویت کند. آسیب رساندن به عزیزانتان ممکن است راهبردی برای به دست آوردن کنترل و قدرت در رابطه باشد.

اگر به کسی که دوستش دارید آسیب می رسانید، در اینجا چه کاری باید انجام دهید

بیشتر دلایلی که در اینجا برای صدمه زدن به کسی که دوستش دارید ذکر شده است، عمدتاً عوامل روانی، عاطفی یا شخصیتی است. چنین رفتاری همچنین با ارتباط ضعیف یا عدم ارتباط صحیح و باز در رابطه همراه است. عوامل دیگر می تواند شامل وابستگی مشترک و فقدان مرزهای شخصی سالم باشد. بنابراین اولین قدم برای جلوگیری از آسیب رساندن به کسی که دوستش دارید این است که مسائل درون خود را بپذیرید و شروع به کار روی آنها کنید. اگر این مسائل ذهنی، عاطفی و شخصیتی را حل نشده رها کنید، می تواند به پایان رابطه شما منجر شود.

اگر نمی توانید به تنهایی مشکلات را برطرف کنید، حتما با یک درمانگر یا متخصص سلامت روان مشورت کنید. درمان می تواند به شما کمک کند با مسائل مربوط به عزت نفس مقابله کنید و نگرش مثبت تری ایجاد کنید. شما نه تنها خود را در دید جدیدی خواهید دید، بلکه اقداماتی را برای مراقبت از محبوب خود و تغذیه رابطه خود انجام خواهید داد. صحبت با یک متخصص بهداشت روان دارای مجوز می تواند به شما کمک کند بر الگوهای رفتاری منفی خود غلبه کنید و روابط بهتری ایجاد کنید.

اگر در حال خواندن این مطلب هستید، به این معنی است که احتمالاً عمداً به کسی که دوستش دارید صدمه نمی زنید. وقتی صحبت از عشق به میان می‌آید، هرگز نمی‌توانیم واقعاً کسی را که می‌خواهیم شادتر کنیم، آزار دهیم. مسلماً می‌توانیم گاهی عصبانی شویم و با آنها دعوا کنیم، هنوز هم می‌توانیم متوجه شویم که رفتار ما به آنها آسیب رسانده است. بنابراین ما آگاهی به دست می آوریم و سعی می کنیم نحوه رفتارمان با آنها را روز به روز بهبود دهیم.

چرا؟ زیرا می توانیم درد عاطفی آنها را مانند خودمان احساس کنیم. ما احساس شرم و گناه می کنیم. با آزار رساندن به فردی که دوستش داریم، بیشتر به خودمان آسیب می زنیم. و ساده ترین راه برای غلبه بر این موضوع آگاهی از افکار و احساسات خود است. به درون خود نگاه کنید و نسبت به خود، عزیزتان و رابطه خود آگاهی پیدا کنید.

اگر واقعاً کسی را دوست دارید، همیشه راهی پیدا خواهید کرد که او را خوشحال کنید و رابطه خود را خراب نکنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


این سایت با کمک گوگل ایمن شده است

دکمه بازگشت به بالا