راهکارهایی برای ایجاد انضباط در کودکان
انضباط مثبت چیست؟
اگر می خواهید فرزندان خود را بدون فریاد تنبیه کنید، جای درستی آمده اید.فریاد زدن و تنبیه هرگز به کسی کمک نکرد..
وقتی کودک بدرفتاری می کند به دلیل برآورده نشدن نیاز است. ممکن است کودک آن را به این شکل بیان نکند، اما وقتی او را در کنار نیاز برآورده نشده تنبیه می کنید، تنبیه بی اثر می شود. همچنین بر روابط بین شما و فرزندتان تأثیر می گذارد.
اینجاست که سبک فرزندپروری مثبت به نفع کودکان است. در فرزند پروری مثبت نیازهای کودک با همدلی برآورده می شود، بنابراین اصلاح رفتار او بر اساس اعتقادی است که باعث بدرفتاری کودک شده است.هنگامی که سعی می کنید به طور مثبت نظم و انضباط داشته باشید، بر ریشه رفتار تأکید می شود و راه حل به جای تنبیه رفتار، بر رفع نیازهای او متمرکز می شود.
به عبارت دیگر روش های انضباطی سنتی مانند درمان بیماری های مزمن است. طب سنتی معمولاً فقط علائم را بدون درمان خود بیماری درمان می کند. و این بیماری به اشکال مختلف در نواحی مختلف بدن ظاهر می شود – تا زمانی که علت اصلی را پیدا کنید و درمان کنید.
بنابراین، تا زمانی که «نیاز» را پیدا کنید که رفتار دشوار را در بچهها هدایت میکند، رشد میکند و آنها آن را به روشهای سرسختانهتر نشان میدهند.
انضباط مثبت چیست؟ و چرا مهم است؟
نظم و انضباط مثبت برنامه ای است که توسط دکتر جین نلسون بر اساس کار آلفرد آدلر و رودولف دریکورس توسعه یافته است.
نظم و انضباط مثبت به جای تمرکز بر رفتار، بر تغییر “باور پشت رفتار” تمرکز دارد. باور اصلی پشت انضباط مثبت این است که “بچه بدی وجود ندارد، بلکه فقط رفتار بدی دارد”.
روشهای تنبیهی معمول از تهدید، شرمساری، رشوه دادن و تنبیه برای اصلاح رفتارهای نادرست استفاده میکنند. اما با گذشت روزها، بچهها عصبانیتر و ناامیدتر میشوند و به نظر نمیرسد درسی را که ما میخواهیم بدهیم یاد میگیرند.
زیرا روشهای تنبیهی سنتی بر رفتار بد تمرکز میکنند و به کودک برچسب بد میزنند. وقتی کودک به طور مکرر این تصور را پیدا می کند که کودک بدی است، با آن رشد می کند و رفتارش را تغییر نمی دهد. زیرا انسان ها آگاهانه یا ناآگاهانه تنها بر اساس باورهای خود عمل می کنند.
کودکان همیشه نیاز به ارتباط و تعلق دارند. اگر آن را دریافت نکنند، سعی می کنند با رفتارهای نادرست آن را دریافت کنند. انضباط مثبت مبتنی بر یافتن راه حل برای مشکلات کودکان با احترام متقابل، مهربانی و تشویق است.
به گفته دکتر نلسون، پنج معیار برای نظم و انضباط مثبت وجود دارد:
- انضباط مثبت در عین حال محکم و مهربان است.
- این کمک می کند تا کودکان احساس تعلق و اهمیت داشته باشند.
- بر خلاف مجازات هایی که فقط در حال حاضر جواب می دهد، برای طولانی مدت کار می کند.
- مهارتهای زندگی و مهارتهای اجتماعی را آموزش میدهد که به آنها کمک میکند به دیگران احترام بگذارند و تعارضها را به طور مسالمتآمیز حل کنند.
- به کودکان اجازه می دهد تا توانایی های خود را کشف کنند و از قدرت شخصی خود در راه های سازنده استفاده کنند.
مزایای نظم و انضباط مثبت در مقایسه با انضباط منفی
انضباط مثبت بر راه حل ها تمرکز می کند و با کودک به عنوان یک فرد بد رفتار نمی کند، در حالی که انضباط منفی با کودک به عنوان یک فرد بد رفتار می کند.
انضباط مثبت با آموزش مهارت های ارتباطی مؤثر و مهربانی به بچه ها قدرت می دهد، در حالی که انضباط منفی باعث قطع ارتباط و عدم ارتباط مؤثر بین والدین و کودک می شود.
انضباط مثبت بر رفع نیازهای کودک و در نتیجه کاهش احتمال بدرفتاری در آینده تمرکز دارد. اما نظم منفی به آنچه کودک برای گفتن دارد توجه نمی کند. احساسات او نادیده گرفته می شود و بنابراین کودک راه های منفی بیشتری برای جلب توجه و ارضای نیاز به تعلق پیدا می کند.
انضباط مثبت اشتباهات را به این صورت می پذیرد – نه تنها اشتباهات کودک، بلکه اشتباهات والدین را نیز. اما هنوز با کودک بدون ترور شخصیت او با مهربانی رفتار می شود . به او نشان داده می شود که دفعه بعد چگونه آن را اصلاح کند. اما در تنبیه منفی، کودک به خاطر اشتباهاتش شرمنده می شود و برای بهبود رفتارش به او مهربانی نشان داده نمی شود یا از او راهنمایی یا حمایت نمی شود.
در تنبیه مثبت، کودک روش مناسبی را برای رهاسازی احساسات از والدین می آموزد، زیرا والدین با مهربانی، همدلی و عدم رفتارهای پرخاشگرانه مانند داد زدن، کتک زدن و غیره پاسخ می دهند. اما در تنبیه منفی، کودک رفتارهای پرخاشگرانه را می آموزد. زیرا این چیزی است که او می بیند) . و کودک با فقدان راهنمایی مناسب در مورد چگونگی رهاسازی احساسات خود بزرگ می شود و ممکن است باعث کاهش عزت نفس و مشکلات روانی شود
اکنون که تفاوت بین انضباط مثبت و منفی را می دانیم، بیایید ببینیم برخی از تکنیک های انضباط مثبت که می توانیم برای تنبیه کودکان از آنها استفاده کنیم، چیست.
تکنیک های انضباط مثبت برای تربیت کودکان بدون تنبیه
فرزندپروری مثبت به این معنا نیست که سهلگیر باشید و بگذارید بچهها هر کاری میخواهند انجام دهند. والدین مثبت اندیش به طور فعال در تنبیه و آموزش کودکان در مورد پیامدهای اعمالشان مشارکت دارند.
-
محدودیت ها را تنظیم کنید
تعیین محدودیت برای کودکان ضروری است تا در مورد عواقب رفتار خود بیاموزند. والدین مستبد محدودیت هایی تعیین می کنند و اگر بچه ها اطاعت نکنند، آنها را تنبیه یا سرزنش می کنند. در تربیت سهلآمیز، والدین میترسند وقتی بچهها از محدودیتها فراتر میروند، اقدامی انجام دهند، زیرا میترسند محبت فرزندانشان را از دست بدهند.
در فرزندپروری مثبت، ما محدودیتهایی را تعیین میکنیم و اگر بچهها محدودیتها را پشت سر بگذارند، قطعاً اقدام میکنیم. اما تنها تفاوت این است که با همدلی انجام می شود. بچهها عمداً احساس بدی ندارند، اما هنوز هم میدانند که رفتارشان نتیجهاش را ایجاد کرده است و تکرار رفتار دوباره با همان عواقب مواجه میشود.
هنگامی که آنها با عواقب مواجه می شوند، ما آنها را تحقیر نمی کنیم، بلکه ابراز همدردی و مهربانی می کنیم. با یک مثال این نکته را بهتر متوجه خواهید شد. اینجا یکی هست:
این سناریو را در نظر بگیرید.
کودک نوپای شما با مداد رنگی روی دیوار می نویسد. به او می گویید: “دیوارها برای طراحی نیستند، می توانید به جای آن از کاغذ استفاده کنید.” اما اگر دوباره این کار را کرد، می توانید دوباره به او یادآوری کنید و به او بگویید که اگر آن را تکرار کرد، باید مداد رنگی را بردارید. و اگر این کار را کرد، شما به سراغش می روید و مداد رنگی را از او می گیرید.
کودک اعتراض و گریه خواهد کرد. اما شما تسلیم نمی شوید. در عوض به او همدلی می دهید. شما می گویید: «می دانم که نکشیدن روی دیوار برایت سخت است. اما من نمی توانم به شما اجازه دهم این کار را انجام دهید. وقتی آماده بودید روی کاغذ بکشید، میتوانیم دوباره امتحان کنیم.
نه تهدید، نه تنبیه و نه سرزنش. با وجود اینکه عامل برداشته شد، می دانست که شما در کنار او هستید و احساس حقارت نمی کرد.
-
کمتر صحبت کنید، بیشتر انجام دهید
کتاب «انضباط مثبت» دکتر جین نلسون از تاثیر رفتار های والدین بر کودکان می گوید:
- “این آخرین فرصت شماست، اجازه نمی دهم دوباره تکرار شود”
- “فقط ده دقیقه فرصت دارید، پس از آن، من ریموت را برمی دارم” و
- من دیگر هرگز به شما آب نبات نمی دهم” و غیره.
اما آیا واقعاً به گفته های خود عمل می کنیم؟ نه!جای تعجب نیست که بچه ها ما را جدی نمی گیرند.
در نظم و انضباط مثبت، ما محدودیت هایی را تعیین می کنیم و زمانی که کودک از محدودیت ها عبور کرد، به آنها عمل می کنیم. دیگر شانسی نیست ما سختگیر می مانیم.
این بدان معنا نیست که ما باید ظالم باشیم. حتی وقتی پای حرف خود می ایستیم، می توانیم همدلی کنیم و به آنها نشان دهیم که در تیم آنها هستیم.
در غیر این صورت، بچه ها عواقب اعمال خود را یاد نمی گیرند و اشتباهات را تکرار می کنند، زیرا ما یک والد بسیار ترسیده بودیم.
-
گزینه های پیشنهادی
پیشنهاد انتخاب یکی دیگر از تکنیک های انضباط مثبت است که برای جلوگیری از جنگ قدرت، به ویژه با بچه های جوان، به خوبی کار می کند
مطمئن شوید که انتخاب هایی را پیشنهاد می کنید که برای شما قابل قبول است. اگر نمی توانید با یک انتخاب زندگی کنید، آن را پیشنهاد نکنید. پیشنهاد انتخاب باعث می شود کودکان احساس کنند که کنترل را در دست دارند و تصمیم می گیرند. مقاومت و جنگ قدرت را کاهش می دهد.
-
یک محیط بله ایجاد کنید
کودکان دوست ندارند تحت کنترل باشند آیا تا به حال متوجه شده اید که چگونه بچه ها تمایل دارند کارهایی را که ممنوع هستند را انجام دهند؟
وقتی می گوییم نه، مقاومت بیشتری نشان می دهند و سعی می کنند قدرت خود را اعمال کنند. و اجازه دهید با آن روبرو شویم، همیشه نه شنیدن برای ما نیز خسته کننده است. قوانین برای کمک به ما برای داشتن بهترین رفتار خوب هستند، اما قوانین بیش از حد شما را سرکش تر می کند.
معمولا چگونه به کودکان دستور می دهیم؟
“پریدن روی مبل ممنوع”
“بیرون بازی نکن”
“بعد از ساعت ۹ شب تلویزیون وجود ندارد”
“بدون ضربه”
اما اگر محیط بله بیشتری را در خانه ایجاد کنید، می توانید انتظار رفتار مشارکتی بیشتری از کودکان داشته باشید. ساده و آسان است.
عبارات نه را مجدداً به صورت بله درآورید، مانند :
- مبل برای نشستن است، اگر از پریدن لذت می برید، می توانید آن را روی زمین انجام دهید.
- در حال حاضر برای بازی در بیرون خیلی گرم است. بیا داخل، از چند بازی داخل سالن لذت خواهیم برد.»
- تماشای تلویزیون برای مدت طولانی تا شب از شما یک پسر بداخلاق می سازد ما آن را دوست نداریم، بعد از ساعت ۹ شب تلویزیون را خاموش می کنیم.
- «ضربه زدن! ما خشم را با حرف نشان می دهیم نه با دست!»
به جای اینکه فوراً نه بگویید، دلایل خود را برای نه گفتن توضیح دهید. و اگر بچهها از شما درخواست کنند که با آنها بازی کنید، به جای نه گفتن، میتوانید بگویید: “من در جریان پختن این غذا برای شما هستم، به محض اینکه کارم تمام شد به شما میپیوندم.”
-
به جای فریاد زدن، از صدای محکم استفاده کنید
دکتر جین نلسون می گوید نظم و انضباط مثبت باید در عین حال محکم و مهربان باشد.وقتی می گویید فرزندتان نمی تواند کاری را انجام دهد، منظورتان این است. اما اگر آنها با عصبانیت پاسخ می دهند یا اگر اشک می ریزند، شما با آنها همدردی می کنید. محکم و مهربان یعنی همین.
اگر فرزندتان به خاطر برداشتن قاشق اعتراض کرد، میتوانید بگویید: «میدانم که با زدن قاشق روی میز خوش گذشت. اما قاشق برای خوردن است، نه برای کوبیدن، پس آن را برمی دارم.» وقتی مهربان و محکم باشید، پیام شما به گوش فرزندتان می رسد. فریاد زدن هرگز نمی تواند پیام شما را منتقل کند زیرا فرزند شما احساس نمی کند درک شده است و او در مکانی ترسیده به شما گوش می دهد.
آیا می توانید در زمانی که عصبانی هستید و وقتی می توانید هجوم آدرنالین را در بدن خود احساس کنید ، درس مثبتی به کسی بدهید؟ نه، و وقتی فریاد می زنید این اتفاق می افتد. از این رو فریاد زدن بی اثر است.
-
برای پرورش راه حل ها با کودکان کار کنید
در حال حاضر، مشکلی که بیشتر در مورد آن صحبت می شود، دعواهای خواهر و برادر است. کمک به بچه ها برای یادگیری زندگی با یکدیگر کار بسیار زیادی است. به نوعی برای آنها ناعادلانه است که افرادی داشته باشند که بدون دعوت وارد قلمرو آنها می شوند و کارهایی را انجام می دهند که آنها دوست ندارند.
بنابراین، در این گونه جلسات، رفتارهای خواهر و برادری که بچه ها را عصبانی می کند، مورد بحث قرار دهید وحد و مرزهایی را تعیین می کنید تا همه بدانند از آنها چه انتظاری می رود.این جلسه قرار نیست یک سرزنش باشد. والدین می توانند اتهامات را با احترام تعدیل کنند. و همچنین با پرسیدن سوالاتی مانند «فکر میکنید وقتی این وضعیت دوباره پیش آمد، چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟» سپس آنها ایده های خود را مطرح می کنند و شما آن را یادداشت می کنید و تصمیم بگیرید که در آینده به این ایده ها عمل کنید.
این به بچه ها تفکر انتقادی و مهارت های حل مسئله می آموزد همچنین به آنها کمک میکند تا چالشها را با چشمانداز یافتن راهحلها به جای عصبانی شدن و واکنشپذیری نسبت به آنها، که یک مهارت مهم زندگی است، ببینند.
و همچنین، وقتی بچه ها در این جلسات حل مسئله شرکت می کنند، متوجه می شوند که آنها یک “مشکل” نیستند، بلکه بخشی از راه حل هستند.
-
به جای علائم، علت را درمان کنید
یکی از مزایای جلسات خانوادگی ذکر شده در بالا این است که بچه ها را وادار می کنید تا نظر خود را بیان کنند. وقتی واقعاً نقش آنها را می شنوید، دلیل رفتارهای دشوار آنها را درک می کنید.
بنابراین در اینجا، به جای قضاوت یا برچسب زدن به یک کودک، میتوانیم با او در مورد اینکه چرا این رفتار را نشان میدهد صحبت کنیم. می توانید با فرزندتان بحث کنید تا راه حل هایی بیابید که برای همه قابل قبول باشد. این روش تنبیهی جایگزین به کودکان کمک می کند تا ذهنیت رشد خود را توسعه دهند زیرا متوجه می شوند که کاستی های خود را می توان اصلاح و بهبود بخشید.
-
کاری کنید که آنها احساس شنیدن کنند و به احساسات آنها برچسب بزنید
این عمل خیلی قدرتمند است. انسان نیاز ذاتی به شنیده شدن دارد. تصور کنید زمانی که احساسات سختی در درون خود دارید و هیچکس در اطراف شما حاضر نیست به شما گوش دهد.و علاوه بر آن، شما به دلیل غمگین بودن یا عصبانی بودن مورد قضاوت قرار می گیرید. چه حسی دارد؟این کاری است که ما با بچه ها انجام می دهیم.
ما آنها را به عنوان خودخواه، شیطون، توجه جو و غیره قضاوت می کنیم، بدون اینکه به حرف های آنها گوش دهیم.
بیا یه لحظه بشینیم و گوش کنیم. و به آنها کمک کنید تا با گفتن این جمله که «احساس عصبانیت یا ناراحتی خوب است» از احساسات سخت خود عبور کنند. کودکان وقتی شنیده میشوند، احساس ارتباط وتعلق پیدا میکنند. و ارتباط مهمترین بخش فرزندپروری مثبت است.
برچسب زدن به احساسات به آنها کمک می کند تا با احساسات خود هماهنگ باشند و به آنها کمک می کند تا احساسات خود را درک کنند و آنها را به درستی مدیریت کنند.
مطالعات نشان می دهد که کودکانی که قادر به برچسب زدن و بیان شفاهی احساسات خود هستند، در بزرگسالی کمتر مستعد اضطراب هستند. همچنین، آنها قادر به درک احساسات دیگران و پاسخ همدلانه به آنها می شوند.
-
شرمساری، تهدید و رشوه دادن را با آموزش جایگزین کنید
انضباط مثبت باعث شرمساری، تهدید، رشوه دادن یا سایر تنبیه های فیزیکی نمی شود. در عوض، از هر فرصتی برای اصلاح رفتار بچه ها با آموزش استفاده می کنیم.
در فرزندپروری مثبت ، هم کودک و هم والدین در یک طرف هستند. زمانی است که رفتار بد کودک را همراه با عصبانیت می بینیم که می خواهیم او را تنبیه کنیم.
در عوض، هر اشتباه را فرصتی برای آموزش و راهنمایی قرار دهید. به جای اینکه همیشه بگویید چه کاری را نباید انجام دهید، توضیح دهید که چه کاری باید انجام دهید
-
ثابت قدم بمانید
سازگاری با انتظارات به بچه ها کمک می کند تا قوانین را بهتر رعایت کنند.
قبل از نه گفتن به چیزی، به این فکر کنید که آیا واقعاً منظورتان بله است یا خیر. اگر وقتی بچه ها اعتراض می کنند نظر خود را تغییر می دهید، می آموزند که تصمیمات شما قابل دستکاری است. بنابراین در نبردهای خود حساس باشید.
و اگر با زیر پا گذاشتن برخی قوانین راحت نیستید، زمانی که محدودیت های شما را آزمایش می کنند محکم بمانید. اگر تصمیمات خود را بسته به خلق و خوی خود تغییر دهید، پیامی گیج کننده برای بچه ها ارسال می کند.
-
کاهش نیاز به کنترل
وقتی نیاز به کنترل بچه ها پیدا می کنید، تنبیه سخت می شود. انرژی شما نیز محدودیتی دارد. اگر جو برای شکست مهیا شود، سازگاری سخت می شود.
برای مثال، اگر آشپزی خود را با مواد غذایی ناسالم تهیه کنید، ایجاد عادات غذایی سالم در کودکان دشوار است. به همین ترتیب، اگر تلویزیون را خاموش نکنید، اما از بچه ها بخواهید که به رختخواب بروند، انجام این کار برای آنها سخت است.
بنابراین محیط و برنامه های روزمره آنها را به میل همه مطلوب تر کنید تا بتوانید مبارزات قدرت را کاهش دهید. قوانین مشخصی در مورد زمان صرف غذا، زمان خواب، ساعت صبح و غیره داشته باشید تا بدانند چه چیزی را باید انتظار داشت.
-
فاعل را از عمل جدا کنید
وقتی بچهها به آنها برچسب «دختر بد» یا «پسر بد» میزنیم، شرم و احساس بیلیاقتی پیدا میکنند. در اینجا، به جای اینکه به آنها بگوییم عمل آنها اشتباه است، به آنها می گوییم که آنها خودشان انسان های بدی هستند. این کلمات تأثیرات عظیمی دارند که می تواند تا آخر عمر باقی بماند.
هیچ انسانی نمی تواند برای همیشه خوب یا بد بماند. همه ما دانسته یا ندانسته کارهای خوب و بد انجام می دهیم. وقتی بالغ می شوند، احساس بی لیاقتی آنها را آزار می دهد و مانع از ابراز پتانسیل کاملشان می شود.
بنابراین در صورت بدرفتاری میتوانیم به اشتباهات آنها اشاره کنیم اما در دفعات بعد دامنه رفتار بهتر را بیان کنیم. و همچنین، فقط در مورد عملی که انجام داده اند صحبت کنید، نه در مورد آنها.
می توانیم بگوییم،
«آزار دادن به مردم بد است. از شما انتظار دارم با برادرتان مهربان تر باشید.»
همین جمله به او می گوید که کاری که انجام داده اشتباه بوده است. اما او می تواند برای پیشرفت تلاش کند. و هیچ شرمساری مانند “تو پسر بدی هستی” وجود ندارد.
-
اجرای عواقب
وقتی صحبت از پیامدها می شود، پیامدهای طبیعی و پیامدهای منطقی وجود دارد. پیامدهای طبیعی، همانطور که از نام آن پیداست، به طور طبیعی رخ می دهد.
نمونه ای از پیامدهای طبیعی:
علی فراموش می کند که هر روز تکالیف خود را انجام دهد. شما به او می گویید که انتظار می رود او شب در زمان مورد توافق طرفین تکالیف را انجام دهد. اما او مدام فراموش می کند.
به جای ناله کردن، تصمیم می گیرید یک روز به او یادآوری نکنید. او باید روز بعد در مدرسه با عواقب آن روبرو شود.
این به او کمک می کند درس خود را بیاموزد و فعال تر باشد. در این صورت، والدین باید نگرانی خود را کنار بگذارند تا کودک یاد بگیرد که اعمال خود را با عواقب آن مرتبط کند. اگر به نق زدن و دستور دادن متوسل شوید، کودک فقط زمانی عمل می کند که به او نق زدن یا یادآوری شود.
هنگامی که کودک قانون را زیر پا می گذارد یا بد رفتار می کند، یک پیامد منطقی توسط مراقب ارائه می شود.
مثالی از نتیجه منطقی:
به زهرا گفته شده که بعد از ساعت ۹ شب نمی تواند از تلفن خود استفاده کند. و او و مادرش توافق کرده اند که اگر او قانون را زیر پا بگذارد، مادرش می تواند تلفن را از او بگیرد.
در اینجا، نتیجه چیزی است که هر دو طرف در مورد آن توافق کرده اند، و بنابراین به عنوان مجازات در نظر گرفته نمی شود. کودک یاد می گیرد که تاوان رفتارهای نادرست خود را بپردازد و مسئولیت پذیرتر شود.
در هر دو سناریو، پیامدها مربوط به رفتار نادرست است. با اجازه دادن به آنها از طریق عواقب، به تجربه اجازه می دهید معلم باشد تا احساسات.
برخلاف تصور رایج، کودک برای درس آموزی لازم نیست رنج بکشد. او می تواند آن را از روی تجربه بیاموزد که بهترین معلم برای او است.
-
در سطح فرزندتان صحبت کنید
وقتی بچه ها را تنبیه می کنید، ابتدا می خواهید توجه آنها را جلب کنید. و اگر قد بلند بایستید و با صدای بلند فریاد بزنید سخت است.
بهترین راه برای جلب توجه کودک این است که در سطح او پایین بیایید و در چشمان او نگاه کنید. از آنجایی که نزدیک آنها ایستاده اید، مجبور نیستید فریاد بزنید. کودک احساس امنیت و ارتباط بیشتری با شما دارد. و بنابراین شما پاسخ بهتری دریافت می کنید. فریاد زدن باعث می شود صدای شما شنیده شود، اما پیام شما خاموش می شود.
-
به فرزند خود ایمان داشته باشید
اگر دو یا سه یا حتی ده فرزند دارید، با هر یک از آنها به عنوان افراد منحصر به فرد رفتار کنید. با هر یک از آنها هر روز یک به یک تعامل داشته باشید، حتی برای پنج دقیقه.
زیرا باید بدانید فرزندتان کیست و مشکلات او را بدانید . تنها زمانی که به طور مؤثر با او ارتباط برقرار کنید، آنچه را که تفکر او را هدایت می کند، به دست می آورید.
تکنیک انضباط که با یک کودک کار می کند ممکن است با دیگری جواب ندهد. یکی ممکن است بیش از حد حساس باشد و دیگری با اراده قوی تر.
برای اینکه بدانید آنها چه فکر می کنند و چه می خواهند، با کنجکاوی بی پایان وارد دنیای آنها شوید. آنها را با راهنمایی ملایم هدایت کنید تا آنها را به آنچه می خواهند تبدیل کنند، نه اینکه روحیه قوی آنها را مجازات کنید زیرا رویاهای آنها را درک نمی کنید.
نتیجه:
با به کار بردن این تکنیکهای انضباط مثبت در زندگی روزمره، میتوانم با اطمینان بگویم که این روشها بسیار بهتر از روشهای انضباط سخت مرسوم عمل میکنند. شما می توانید رفتار مشارکتی بیشتری را از بچه ها تجربه کنید و به عنوان والدین، از داشتن پیوند قوی با فرزندان خود رضایت دارید.
زیرا در نهایت چیزی که ما می خواهیم این است که بچه های شاد و مهربانی تربیت کنیم که در این دنیا احساس دوست داشتن و قدردانی کنند.
راه ارتباطی با من:
maryam.fum@gmail.com