مهم نیست در کجای زندگی قرار دارید، همیشه سوالاتی وجود دارند که باید از خود بپرسید.سؤالاتی که از خود می پرسید، این امکان را به شما می دهد تا تعیین کنید که کجا هستید،کجا بوده اید، کجا قصد دارید بروید و این اقدامات چگونه زندگی شما را شکل داده است.این امکان را برای شما فراهم می کند که زندگی خود را ارزیابی کنید چرا که زندگی بررسی نشده ارزش زندگی ندارد. این به شما کمک می کند تا از پتانسیل های خود پرده بردارید، هدف خود را پیدا کنید و تعادل را در اطراف ایجاد کنید.این سؤالاتی که باید از خود بپرسید به عنوان پلی برای شناسایی کشف و شفاف سازی است. زندگی در هر نقطه از بقا تغییر می کند و نیاز به سازگاری با انتقال آن باعث رشد و پیشرفت می شود.وقتی فضای مثبت ایجاد می کنید، ارتعاشات مثبت بیشتری جذب خواهید شد، بنابراین وقتی سؤالاتی را برای تقویت سطح مثبت در زندگی خود ترسیم می کنید، رشد می کنید. باید آنچه را که می خواهید در خود بیابید و خود را کشف کنید. این سؤالاتی که باید از خود بپرسید، به معنای تمایل به صدای درونی شما است و شما را به سمت مبارزه بقا و زندگی راهنمایی می کند.
۱- در حال حاضر در چه مرحله ای هستید؟
- آیا آموخته اید که برای ادامه مراحل بعدی زندگی باید یاد بگیرید؟
- چه چیزی بیشترین شادی و چالش را برای شما به ارمغان آورده است و چگونه این مسئله شما را شکل داده است؟
این یک ارزیابی حیاتی از زندگی است. زندگی یک جعبه تجربه است، هر لایه یا بخش دارای یک درس برای تجربه است. همانطور که همه روندها در زندگی آشکار می شود. پژمردگی، افتادن، برخاستن و شکوفا کردن، همیشه درسی بین هر مرحله وجود دارد.
تجربیات ما عامل رشد و نمو است. آنها ما را کنترل می کنند و ما را برای نقطه طولانی زندگی آماده می کنند. شما ممکن است در یک مکان نامرئی قرار بگیرید که به نظر می رسد همه چیز در حال فروپاشی است.
به یاد داشته باشید وقتی بین واقعیت ورویاهای شما تعادل وجود ندارد،با محدودیت مواجه می شوید. وقتی همه چیز در اطراف شما متلاشی می شود، بدانید که زمان مناسبی برای باسازی است. ترس و آشفتگی در جهت بقا نشانه خوبی می باشد با رویارویی باشکست ها پیروزی ها شما تجربه کسب می کنید و می دانید در مرحله بعدی زندگی تان را باید چگونه عمل کنید.
می توانید سوالاتی که از خود می پرسید را در دفترچه ای یادداشت کنید تا بهتر درباره آن فکر کنید.
۲_ چه چیزهایی شما را محدود می کند؟
- چه چیزی فضای سمی را ایجاد می کند؟
- چه فکرهای مثبتی می توانید روی خودتان داشته باشید ؟
به تجربه های خود رجوع کنید و تأمل کنید. در تلاش برای بقا، ما موظف به برقراری ارتباط هستیم، و برخی از صفات منفی ومحدودیت ها را آگاهانه و ناخودآگاه انتخاب می کنیم. وبرخی ازتجربه های مثبت را از دست می دهیم زندگی در هر نقطه از بقا تغییر می کند و نیاز به سازگاری با انتقال به آن رشد را به وجود می آورد و تنظیم آن همیشه آسان نیست.هر چالش یا تجربه یک پله به سوی یک سفر بیشتر از توانمندسازی و قدرت است.به جای موضع خشم و پشیمانی، شروع به رهایی از اشتباهات کنید. و به خودتان برای درخشیدن فرصت بدهید.
۳_ آیا از خودتان مراقبت می کنید؟
- چگونه می توانید با دلسوزی بیشتر به خودتان گرایش پیدا کنید؟
- چگونه می توانید فضای بیشتری برای خودتان ایجاد کنید
- آیا من از نیازها و خواسته های خود مراقبت می کنم؟
- آیا می گویم بله وقتی باید بگویم نه؟
- امروز چطور می توانم خودم را بیشتر دوست داشته باشم؟
- آیا من به اندازه کافی مراقبت از خود را انجام می دهم؟
ما باید یاد بگیریم که به خودمان گرایش پیدا کنیم. تمایل به خودتان حتی در کوچکترین چیزهایی مانند:
- ایجاد زمانی برای من وجود دارد
- روح خود را با آرامش دهید
- رها کردن از محدودیت های گذشته.
- تلقین به کارهای روزمره.
- ارزش خود را اعلام کنید
- یادگیری خودتان را انتخاب کنید.
- با احترام بیشتر با خود رفتار کنید
- تنظیم و حفظ مرزهای سالم.
- نادیده گرفتن منفی و هموار کردن راهی برای مثبت شدن.
- اولویت خودتان بر دیگران است.
تمایل به خودتان پرورش خود است، یک سری تعهدات است. همیشه سعی کنید از این سؤالات استفاده کنید.
۴-آیا تغییر و تحول زندگی خود را پذیرفته اید؟
باید بدانید زندگی زمانی هیجان انگیز است که چالش باشد. تغییر ترسناک نیست و درپی هر تغییر شما مسئولیت پذیر تر و شجاع تر خواهید شد.
۵- چه ذهنیتی را دنبال می کنید؟
- چه فکرهای مثبتی می توانم روی خودم داشته باشم؟
- این فکر از کجا ناشی می شود؟
- فکر من است یا شخص دیگری؟
- از این فکر چه می توانم یاد بگیرم؟
- چه اعتقادی به این فکر وابسته است؟
- چه مدت است که این اعتقاد را داشته ام؟
- این عقیده از کجا ناشی می شود؟
- آیا این عقیده در خدمت هدف من بوده است؟
- آیا می توانم فکر و عقیده را رها کنم؟
به خودتان اجازه دهید تحت فشار قرار بگیرید . ترس و نا امنی را تجربه کنید. و همچنان ذهن خود را مثبت نگه دارید و آن را توانمند کنید. باید خودتان را زیر سوال ببرید تا بتوانید رشد کنید.
زمانی که وارد یک بحران زندگی می شوید باید سوالات زیر را از خود بپرسید:
- از چه نوع افکاری را مراقبت می کنم؟
- ذهن من چه محافظی دارد؟
- با موضع طرز فکر خودم به کدام جهت می روم؟
- آیا این یک فکر مترقی است؟
- آیا با حفظ چنین افکاری می توانم از قدرت و اقتدار ذهنی خود استفاده کنم؟
- از چه چیزی در حال حاضر می توانم سپاسگزار باشم؟
- من چه کاری را انجام می دهم که باید رها شوم؟
- چگونه ذهن خودم را تصفیه کنم؟
